بریدههای کتاب مسخ orca 1404/4/3 مسخ فرانتس کافکا 3.9 26 صفحۀ 142 اما بهترین ویژگی لانه من سکوت و آرامش آن است. البته سکوت و آرامشی گمراه کننده که هر لحظه ممکن است از بین برود و همه چیز به پایان برسد. ولی فعلا آرامش بر قرار است. 0 7 تئودور 1404/2/13 مسخ فرانتس کافکا 3.9 26 صفحۀ 131 از آنجا که کسی غم او را جدی نمیگرفت،روز به روز غمگینتر میشد. 0 0 تئودور 1404/2/13 مسخ فرانتس کافکا 3.9 26 صفحۀ 20 وای که آدمیزاد چهطور یک دفعه از پا درمیآید! 0 0 تئودور 1404/2/13 مسخ فرانتس کافکا 3.9 26 صفحۀ 54 گویی وجودش برای خودش باری بس سنگین است. 0 0 تئودور 1404/2/13 مسخ فرانتس کافکا 3.9 26 صفحۀ 123 در ازبان آلمانی اصطلاح زیبایی وجود دارد:به میان بوتهها زدن و ناپدید شدن.من این کار را کردم،به میان بوتهها زدم.چارهی دیگری نداشتم،البته با در نظر گرفتن این فرض که انتخاب آزادی امکانپذیر نبود. 0 0 تئودور 1404/2/13 مسخ فرانتس کافکا 3.9 26 صفحۀ 140 من در درونیترین بخش خانهی خود زندگی آرامی دارم. 0 0 gharneshin 1404/4/31 مسخ فرانتس کافکا 3.9 26 صفحۀ 116 آدمها اغلب خود را با آزادی فریب میدهند. همانطور که آزادی از والاترین احساسها به شمار میآید، فریب حاصل از آن هم جز والاترین فریبها است. 0 29 gharneshin 1404/4/31 مسخ فرانتس کافکا 3.9 26 صفحۀ 122 راستی که تا ناچار نباشی تن به آموزش نمیدهی. آنکه در جستوجوی راه گریز است، جز آموختن فکر و ذکری ندارد، مدام شلاق به دست مراقب خود است و با بروز کمترین نافرمانی تن خود را زیر تازیانه میگیرد. 0 2 gharneshin 1404/4/31 مسخ فرانتس کافکا 3.9 26 صفحۀ 169 دنیا پر از تنوع است و شگفتیهای ناخوشایند آن هرگز پایان نمیگیرد. 0 8 Zahra Sarmadi 1404/4/17 مسخ فرانتس کافکا 3.9 26 صفحۀ 70 همینقدر میدانم که اینجا هستم، نمیخواهم بیشاز این بدانم، کشتی من سکان ندارد و دستخوش بادی است که در ژرفترین دیار مرگ میوزد 0 7
بریدههای کتاب مسخ orca 1404/4/3 مسخ فرانتس کافکا 3.9 26 صفحۀ 142 اما بهترین ویژگی لانه من سکوت و آرامش آن است. البته سکوت و آرامشی گمراه کننده که هر لحظه ممکن است از بین برود و همه چیز به پایان برسد. ولی فعلا آرامش بر قرار است. 0 7 تئودور 1404/2/13 مسخ فرانتس کافکا 3.9 26 صفحۀ 131 از آنجا که کسی غم او را جدی نمیگرفت،روز به روز غمگینتر میشد. 0 0 تئودور 1404/2/13 مسخ فرانتس کافکا 3.9 26 صفحۀ 20 وای که آدمیزاد چهطور یک دفعه از پا درمیآید! 0 0 تئودور 1404/2/13 مسخ فرانتس کافکا 3.9 26 صفحۀ 54 گویی وجودش برای خودش باری بس سنگین است. 0 0 تئودور 1404/2/13 مسخ فرانتس کافکا 3.9 26 صفحۀ 123 در ازبان آلمانی اصطلاح زیبایی وجود دارد:به میان بوتهها زدن و ناپدید شدن.من این کار را کردم،به میان بوتهها زدم.چارهی دیگری نداشتم،البته با در نظر گرفتن این فرض که انتخاب آزادی امکانپذیر نبود. 0 0 تئودور 1404/2/13 مسخ فرانتس کافکا 3.9 26 صفحۀ 140 من در درونیترین بخش خانهی خود زندگی آرامی دارم. 0 0 gharneshin 1404/4/31 مسخ فرانتس کافکا 3.9 26 صفحۀ 116 آدمها اغلب خود را با آزادی فریب میدهند. همانطور که آزادی از والاترین احساسها به شمار میآید، فریب حاصل از آن هم جز والاترین فریبها است. 0 29 gharneshin 1404/4/31 مسخ فرانتس کافکا 3.9 26 صفحۀ 122 راستی که تا ناچار نباشی تن به آموزش نمیدهی. آنکه در جستوجوی راه گریز است، جز آموختن فکر و ذکری ندارد، مدام شلاق به دست مراقب خود است و با بروز کمترین نافرمانی تن خود را زیر تازیانه میگیرد. 0 2 gharneshin 1404/4/31 مسخ فرانتس کافکا 3.9 26 صفحۀ 169 دنیا پر از تنوع است و شگفتیهای ناخوشایند آن هرگز پایان نمیگیرد. 0 8 Zahra Sarmadi 1404/4/17 مسخ فرانتس کافکا 3.9 26 صفحۀ 70 همینقدر میدانم که اینجا هستم، نمیخواهم بیشاز این بدانم، کشتی من سکان ندارد و دستخوش بادی است که در ژرفترین دیار مرگ میوزد 0 7