بریده کتابهای سرگذشت استعمار سجاد علی پور 1403/5/19 سرگذشت استعمار جلد 1 مهدی میرکیایی 4.6 5 صفحۀ 24 [آلفونسو د آلبوکرک]در آخرین تلاشش تصمیم گرفت مسیر رودخانه ی نیل را تغییر دهد تا تجارت مصر را نابود کند و از حاکمان و تاجران مسلمان انتقام بگیرد. مانوئل به علت پول زیاد و نیروهایی که آلبوکرک برای این طرح های عجیبش از او درخواست کرده بود به او بدگمان شد و نامه ای سراپا تحقیر، توهین و دشنام برای او فرستاد. آلبوکرک در بستر بیماری افتاده بود که نامه ی شاه را دریافت کرد. او تمام توانش را جمع کرد تا پاسخی برای شاه بنویسد؛ امّا بیماری امانش نداد و چند روز بعد از دنیا رفت. 0 2 سجاد علی پور 1403/5/27 سرگذشت استعمار جلد 1 مهدی میرکیایی 4.6 5 صفحۀ 66 نام هایی که اسپانیایی ها روی مناطق تازه کشف شده می گذاشتند، همچون پرتغالی هایی که پیش از این ساحل عاج و ساحل طلا را یافته بودند، نشان از نیت اصلی آن ها در فتح این سرزمین ها داشت؛ آرژانتین یعنی سرزمین نقره، کاستاریکا یعنی ساحل غنی و پورتوریکو یعنی ساحل نیرومند. 0 1 سجاد علی پور 1403/5/19 سرگذشت استعمار جلد 1 مهدی میرکیایی 4.6 5 صفحۀ 15 هنری دریانورد، پس از اعزام کشتی هایی به سمت جنوب، خودش همراه کاروان های تجاری مراکشی در سرزمین آفریقا به طرف جنوب به راه افتاد. این کاروان ها پس از بیست روز به رودخانه ی سنگال نی رسیدند. در آنجا، بازرگانان کالای خود را که بیشتر نمک، مهره های مرجانی و ابزار ارزان بود، در محل مشخصی می گذاشتند و برمی گشتند. افراد قبیله های بومی[سنگال]، که از معادن خود طلا استخراج می کردند، به کالاها نزدیک می شدند و در کنار هر یک قدری طلا می گذاشتند و از نظر پنهان می شدند. بازرگانان بر می گشتند. در غیر این صورت، قدری از اجناس را هم با خود برمی گرداندند. هنری با مشاهده ی این ((داد و ستد خاموش)) از وجود طلا در سنگال مطمئن شد. این سرزمین نیز باید به نام پادشاه پرتغال فتح می شد. 0 2 سجاد علی پور 1403/6/13 سرگذشت استعمار جلد 1 مهدی میرکیایی 4.6 5 صفحۀ 123 برده داری در تاریخ گذشته ی جهان سابقه داشت؛ امّا هیچ کشوری مثل کشور های اروپایی در قرن شانزدهم تا هجدهم میلادی چنین گسترده به این کار دست نزده بود. تجارت برده در این سال ها به بزرگترین کوچ اجباری تاریخ بشر تبدیل شد. 0 2 سجاد علی پور 1403/6/2 سرگذشت استعمار جلد 1 مهدی میرکیایی 4.6 5 صفحۀ 84 در قرن پانزدهم میلادی بیشتر دزدهای دریایی انگلیسی بودند. اما در قرن شانزدهم هنگامی که دزدان انگلیسی به کشتی های اسپانیایی حمله می کردند، دزدی دریایی در انگلیس عملی ((وطن پرستانه)) به شمار می رفت. کار به جایی رسید که مرز بین تجارت و دزدی دریایی مشخص نبود. 0 0 سجاد علی پور 1403/6/13 سرگذشت استعمار جلد 1 مهدی میرکیایی 4.6 5 صفحۀ 112 هنگامی که نماینده ای از طرف دولت انگلیس راهی آمریکا شد، یکی از مهاجران که در قاره نو کشاورزی می کرد از او خواست که در ویرجنییا دانشگاهی تأسیس شود چون در اینجا هم افراد باهوش و مستعد بسیارند. نمایندۀ دولت از درخواست این مرد به شدت خشمگین شد و فریاد کشید:((افراد باهوش؟ در بین شما؟ این خیلی مسخره است. شما فقط باید توتون بکارید و بس!)) دولت انگلیس مهاجران را برای برداشت هرچه بیشتر از منابع آمریکا به این کشور اعزام کرده بود و اجازه نمی داد آنها فعالیت دیگری جز کار مداوم، کشاورزی و استخراج معادن داشته باشند. 0 0 سجاد علی پور 1403/5/22 سرگذشت استعمار جلد 1 مهدی میرکیایی 4.6 5 صفحۀ 36 کسانی[سرخپوست] هم که زیر فرمان [کریستف] کلمب به یافتن طلا مشغول طلا بودند گاهی آن قدر از اوضاع دشوار خود به تنگ می آمدند که بسیاری از آن ها با نوشیدن عصاره ی گیاهی به نام مانیوک خودکشی می کردند. فشاری که کلمب به مردم نواحی کشف شده وارد کرد باعث شد که تنها در یکی از مناطق، طی چند سال، جمعیت از شصت هزار نفر به پانصد نفر برسد. 0 0 سجاد علی پور 1403/5/19 سرگذشت استعمار جلد 1 مهدی میرکیایی 4.6 5 صفحۀ 22 [واسکو دو] گاما هنگامی که به کالیکوت[هند] نزدیک می شد، با یک کشتی پر از حاجیان مسلمان که از مکه به هند برمی گشتند، رو در رو شد. کشتی حامل 3800 مسافر مرد و زن و بچه بود. گاما دستور داد کشتی را در وسط دریا متوقف کنند و از مسافران دوازده هزار دوکا(واحد پول پرتغال) باج بگیرند. پرتغالی ها سپس کالاهایی را که حدود ده هزار دوکا ارزش داشت از مسلمانان گرفتند و بعد همه ی آن ها را با کشتی شان آتش زدند. [!!!] 0 0 سجاد علی پور 1403/5/23 سرگذشت استعمار جلد 1 مهدی میرکیایی 4.6 5 صفحۀ 42 او[فرناندو ماژلان] به سرعت توانست به کمک بقیه ی همراهانش شورش[کوئه زادا] را سرکوب کند. تنبیهی هولناک در انتظار کوئه زادا بود: او را به تخته ای چوبی بستند و به هر یک از دست ها و پاهایش قطعه ی بلندی از طناب کشتی را گره زدند. سپس چهار ملوان قوی هیکل، که ماژلان به هر یک از آن ها یک سکه ی طلا داده بود، شروع به کشیدن طناب ها کردند. فریاد های کوئه زادا در سکوت اقیانوس می پیچید. ماژلان انتقامش را گرفته بود. دیگر هیچ کس جرئت مخالفت با او را نداشت. بدن کوئه زادا را به چهار بخش تقسیم و خوراک مرغان دریایی شد. 0 1 سجاد علی پور 1403/5/27 سرگذشت استعمار جلد 1 مهدی میرکیایی 4.6 5 صفحۀ 66 سرخپوست ها برای کاویدن زمین و سینه ی کوه ها در پی طلا به بردگی کشیده می شدند؛ امّا گاه نیز مرگ را به اسارت به دست اسپانیایی ها ترجیح می دادند و دیده می شد در یک قبیله زنان، مردان و کودکان به خودکشی جمعی دست می زنند. 0 1 سجاد علی پور 1403/5/22 سرگذشت استعمار جلد 1 مهدی میرکیایی 4.6 5 صفحۀ 39 راه حل نهایی پاپ این بود: روی نقشه، نقطه ای که در صد فرسنگی غرب جزایر آزور، که در اقیانوس اطلس قرار داشت و پیش از این توسط پرتغال کشف شده بود، مشخص شود، سپس یک خط فرضی از شمال به جنوب رسم شود که از این نقطه بگذرد. بنا به اعلام پاپ، تمام سرزمین هایی که در شرق این خط قرار می گرفتند، در محدوده ی فعالیت اکتشافی پرتغال و تمام مناطق کشف شده در غرب این خط به اسپانیا می رسید. 0 0 سجاد علی پور 1403/6/12 سرگذشت استعمار جلد 1 مهدی میرکیایی 4.6 5 صفحۀ 106 دکن، بزرگ ترین منطقه ی جنوبی هند که چهل میلیون نفر جمعیت داشت، در آتش اختلافات داخلی می سوخت. حاکم دکن از دنیا رفته بود و بر سر جانشینی او جنگ در گرفته بود. دوپلکس فوراً وارد ماجرا شد و با یکی از مدعیان پیمان اتحاد بست و سربازان و توپخانه ی خود را در اختیار او گذاشت. نیروهای متحد پیروز شدند. هم پیمان دوپلکس بر تخت حکومت دکن تکیه زده بود؛ اما برای ادامهٔ حکومت به حمایت دوپلکس نیاز داشت. اکنون حکومت دکن تحت الحمایه و گوش به فرمان فرانسوی ها بود. فرانسوی ها در جنگ کارناتا، منطقه ای در جنوب شرقی هند نیز دخالت کردند و حاکم این منطقه را هم تحت حمایت خود درآوردند. اکنون وسعت مناطقی که تحت تسلط شرکت هند شرقی فرانسه بود دوبرابر مساحت کشور فرانسه بود، با جمعیتی چند برابر جمعیت این کشور. 0 1 سجاد علی پور 1403/6/7 سرگذشت استعمار جلد 1 مهدی میرکیایی 4.6 5 صفحۀ 97 تجار انگلیسی به هر قیمتی به دنبال اعزام مردان انگلیسی به مهاجرنشین ها بودند، کار به جایی رسید که در کافه ها و کوچه ها به کمین جوانان انگلیسی می نشستند، در کافه، کنار دست جوانی می نشستند و با او شروع به صحبت و شوخی می کردند. بعد پی در پی مشروبات الکلی سفارش می دادند و هنگامی که جوان کاملاً هوشیاری اش را از دست می داد زیر بغل او را می گرفتند و از کافه خارج می شدند. از نزدیک ترین راه خود را به ساحل می رساندند و جوان را به یکی از کشتی هایی که عازم آمریکا بود می بردند. جوان مست هنگامی به خودش می آمد که کشتی کیلومتر ها را روی اقیانوس پیموده بود. آن ها قراردادی را نشانش می دادند که در مستی امضا کرده بود و متعهد شده بود در برابر حقوق مشخصی برای شخص تاجر در مهاجرنشین ها کار کند. 0 1 سجاد علی پور 1403/6/2 سرگذشت استعمار جلد 1 مهدی میرکیایی 4.6 5 صفحۀ 87 طلاهایی که [فرانسیس] دریک دزدیده بود به سرمایه تشکیل((کمپانی هند شرقی)) تبدیل شد؛ شرکتی که انگلستان با بهره بردن از آن توانست بر هندوستان مسلط شود و به رقابت با کشورهای اروپایی در نقاط دیگری از مشرق زمین مشغول شود. 0 1 سجاد علی پور 1403/5/22 سرگذشت استعمار جلد 1 مهدی میرکیایی 4.6 5 صفحۀ 35 در یکی از سفر ها، قایق سرخپوست ها با قایق مردان [کریستف] کلمب رو در رو شد و سرخپوست ها با تیر و کمان به یاران کلمب حمله کردند. سفیدها سلاح آتشین در اختیار داشتند و خیلی زود توانستند سرخپوست ها را از بین ببرند. تنها یک نفر از آن ها زنده ماند که روده هایش از شکمش بیرون ریخته بود. اسپانیایی ها چون می دانستند کاری از این مرد بر نمی آید، او را درون آب انداختند تا غرق شود؛ امّا او درحالی که با یک دست شکم خود را گرفته بود، به طرف ساحل شنا کرد. مردان کلمب با دیدن این صحنه شگفت زده شدند و نگران از اینکه او به ساحل برسد و تمام افراد قبیله اش را برای انتقام بسیج کند، دوباره او را گرفتند، محکم بستند و به آب انداختند؛ امّا مرد بومی بار دیگر خود را رها کرد و با شنا به طرف ساحل ادامه داد. اکنون آن ها مجبور بودند مرد را چنان گلوله باران کنند که در خون خود غرق شود و پایش به ساحل نرسد. 0 0 سجاد علی پور 1403/6/2 سرگذشت استعمار جلد 1 مهدی میرکیایی 4.6 5 صفحۀ 82 با مرگ هنری هشتم، دخترش ((الیزابت)) فرمانروای انگلستان شد. پیش از این هنری مادر الیزابت را گردن زده بود. مدتی بعد همسر جدیدش کاترین هروارد را هم گردن زد. 0 10 سجاد علی پور 1403/5/27 سرگذشت استعمار جلد 1 مهدی میرکیایی 4.6 5 صفحۀ 65 جذاب ترین سوغات سفید ها برای سرخپوست ها((شراب)) بود. بومی ها که تا پیش از ورود سفیدپوستان با مشروبات الکلی آشنا نبودند، با نوشیدن اندکی بیشتر از آن دنبال سفید ها به راه افتادند. اعتیاد سرخپوست ها به الکل باعث شکستن مقاومتشان در برابر سفیدها می شد و بعضی از قبایل آن ها آن قدر در نوشیدن این ((آب عجیب)) افراط کردند که رو به از هم پاشیدگی و انقراض گذاشتند. 0 1 سجاد علی پور 1403/5/27 سرگذشت استعمار جلد 1 مهدی میرکیایی 4.6 5 صفحۀ 66 تب طلا باعث شد اسپانیایی ها در یک و نیم قرن 180000 کیلو طلا را از سرزمین سرخپوستان به اروپا منتقل کنند. پس از آن، کشف معادن نقره در پرو، آرژانتین و نقاط دیگر موجب شد شانزده میلیون کیلو نقره به اسپانیا ارسال شود. 0 0 سجاد علی پور 1403/5/19 سرگذشت استعمار جلد 1 مهدی میرکیایی 4.6 5 صفحۀ 24 افرادی که به دستور مانوئل[اول، پادشاه پرتغال] راهی هند می شدند، در لباس بازرگان، با حاکمان محلی این کشور ارتباط برقرار می کردند. آن ها مکان هایی را برای انبار کردن کالا در شهر های هند می ساختند و پس از مدتی این انبار ها را پُر از سلاح می کردند. دامن زدن به اختلاف میان حاکمان محلی باعث می شد یکی از آن ها از پرتغالی ها کمک بخواهد. پرتغالی ها هم با سلاح هایی که در انبارهای کالا نگه می داشتند با یکی از دو رقیب همراه می شدند و با وابستگی او به آن ها حکومتی تابع پرتغال در آن منطقه ایجاد می شد. 0 1 سجاد علی پور 1403/5/19 سرگذشت استعمار جلد 1 مهدی میرکیایی 4.6 5 صفحۀ 14 دریانوردان پرتغالی، با کشف این سواحل، پرچم پرتغال را در آن ها بر می افراشتند و این سرزمین ها را به نام پادشاه پرتغال فتح می کردند. همراه داشتن سلاح آتشین، بومی ها را به فرمان برداری سریع از آن ها وادار می کرد. پرتغالی ها هر یک از نقاط سواحل غربی آفریقا را به اسم کالایی که از آنجا به دست می آوردند نام گذاری می کردند. در ساحل عاج،. با کشتار فیل ها، عاج فراوانی به دست می آمد. گینه به ساحل غله مشهور شد؛ چون فلفل آن به ((غله ی بهشت)) معروف بود. ((ساحل برده)) یا ((ساحل طلا)) نیز نام سرزمین های دیگری بود که به تازگی کشف شده بود. 0 0
بریده کتابهای سرگذشت استعمار سجاد علی پور 1403/5/19 سرگذشت استعمار جلد 1 مهدی میرکیایی 4.6 5 صفحۀ 24 [آلفونسو د آلبوکرک]در آخرین تلاشش تصمیم گرفت مسیر رودخانه ی نیل را تغییر دهد تا تجارت مصر را نابود کند و از حاکمان و تاجران مسلمان انتقام بگیرد. مانوئل به علت پول زیاد و نیروهایی که آلبوکرک برای این طرح های عجیبش از او درخواست کرده بود به او بدگمان شد و نامه ای سراپا تحقیر، توهین و دشنام برای او فرستاد. آلبوکرک در بستر بیماری افتاده بود که نامه ی شاه را دریافت کرد. او تمام توانش را جمع کرد تا پاسخی برای شاه بنویسد؛ امّا بیماری امانش نداد و چند روز بعد از دنیا رفت. 0 2 سجاد علی پور 1403/5/27 سرگذشت استعمار جلد 1 مهدی میرکیایی 4.6 5 صفحۀ 66 نام هایی که اسپانیایی ها روی مناطق تازه کشف شده می گذاشتند، همچون پرتغالی هایی که پیش از این ساحل عاج و ساحل طلا را یافته بودند، نشان از نیت اصلی آن ها در فتح این سرزمین ها داشت؛ آرژانتین یعنی سرزمین نقره، کاستاریکا یعنی ساحل غنی و پورتوریکو یعنی ساحل نیرومند. 0 1 سجاد علی پور 1403/5/19 سرگذشت استعمار جلد 1 مهدی میرکیایی 4.6 5 صفحۀ 15 هنری دریانورد، پس از اعزام کشتی هایی به سمت جنوب، خودش همراه کاروان های تجاری مراکشی در سرزمین آفریقا به طرف جنوب به راه افتاد. این کاروان ها پس از بیست روز به رودخانه ی سنگال نی رسیدند. در آنجا، بازرگانان کالای خود را که بیشتر نمک، مهره های مرجانی و ابزار ارزان بود، در محل مشخصی می گذاشتند و برمی گشتند. افراد قبیله های بومی[سنگال]، که از معادن خود طلا استخراج می کردند، به کالاها نزدیک می شدند و در کنار هر یک قدری طلا می گذاشتند و از نظر پنهان می شدند. بازرگانان بر می گشتند. در غیر این صورت، قدری از اجناس را هم با خود برمی گرداندند. هنری با مشاهده ی این ((داد و ستد خاموش)) از وجود طلا در سنگال مطمئن شد. این سرزمین نیز باید به نام پادشاه پرتغال فتح می شد. 0 2 سجاد علی پور 1403/6/13 سرگذشت استعمار جلد 1 مهدی میرکیایی 4.6 5 صفحۀ 123 برده داری در تاریخ گذشته ی جهان سابقه داشت؛ امّا هیچ کشوری مثل کشور های اروپایی در قرن شانزدهم تا هجدهم میلادی چنین گسترده به این کار دست نزده بود. تجارت برده در این سال ها به بزرگترین کوچ اجباری تاریخ بشر تبدیل شد. 0 2 سجاد علی پور 1403/6/2 سرگذشت استعمار جلد 1 مهدی میرکیایی 4.6 5 صفحۀ 84 در قرن پانزدهم میلادی بیشتر دزدهای دریایی انگلیسی بودند. اما در قرن شانزدهم هنگامی که دزدان انگلیسی به کشتی های اسپانیایی حمله می کردند، دزدی دریایی در انگلیس عملی ((وطن پرستانه)) به شمار می رفت. کار به جایی رسید که مرز بین تجارت و دزدی دریایی مشخص نبود. 0 0 سجاد علی پور 1403/6/13 سرگذشت استعمار جلد 1 مهدی میرکیایی 4.6 5 صفحۀ 112 هنگامی که نماینده ای از طرف دولت انگلیس راهی آمریکا شد، یکی از مهاجران که در قاره نو کشاورزی می کرد از او خواست که در ویرجنییا دانشگاهی تأسیس شود چون در اینجا هم افراد باهوش و مستعد بسیارند. نمایندۀ دولت از درخواست این مرد به شدت خشمگین شد و فریاد کشید:((افراد باهوش؟ در بین شما؟ این خیلی مسخره است. شما فقط باید توتون بکارید و بس!)) دولت انگلیس مهاجران را برای برداشت هرچه بیشتر از منابع آمریکا به این کشور اعزام کرده بود و اجازه نمی داد آنها فعالیت دیگری جز کار مداوم، کشاورزی و استخراج معادن داشته باشند. 0 0 سجاد علی پور 1403/5/22 سرگذشت استعمار جلد 1 مهدی میرکیایی 4.6 5 صفحۀ 36 کسانی[سرخپوست] هم که زیر فرمان [کریستف] کلمب به یافتن طلا مشغول طلا بودند گاهی آن قدر از اوضاع دشوار خود به تنگ می آمدند که بسیاری از آن ها با نوشیدن عصاره ی گیاهی به نام مانیوک خودکشی می کردند. فشاری که کلمب به مردم نواحی کشف شده وارد کرد باعث شد که تنها در یکی از مناطق، طی چند سال، جمعیت از شصت هزار نفر به پانصد نفر برسد. 0 0 سجاد علی پور 1403/5/19 سرگذشت استعمار جلد 1 مهدی میرکیایی 4.6 5 صفحۀ 22 [واسکو دو] گاما هنگامی که به کالیکوت[هند] نزدیک می شد، با یک کشتی پر از حاجیان مسلمان که از مکه به هند برمی گشتند، رو در رو شد. کشتی حامل 3800 مسافر مرد و زن و بچه بود. گاما دستور داد کشتی را در وسط دریا متوقف کنند و از مسافران دوازده هزار دوکا(واحد پول پرتغال) باج بگیرند. پرتغالی ها سپس کالاهایی را که حدود ده هزار دوکا ارزش داشت از مسلمانان گرفتند و بعد همه ی آن ها را با کشتی شان آتش زدند. [!!!] 0 0 سجاد علی پور 1403/5/23 سرگذشت استعمار جلد 1 مهدی میرکیایی 4.6 5 صفحۀ 42 او[فرناندو ماژلان] به سرعت توانست به کمک بقیه ی همراهانش شورش[کوئه زادا] را سرکوب کند. تنبیهی هولناک در انتظار کوئه زادا بود: او را به تخته ای چوبی بستند و به هر یک از دست ها و پاهایش قطعه ی بلندی از طناب کشتی را گره زدند. سپس چهار ملوان قوی هیکل، که ماژلان به هر یک از آن ها یک سکه ی طلا داده بود، شروع به کشیدن طناب ها کردند. فریاد های کوئه زادا در سکوت اقیانوس می پیچید. ماژلان انتقامش را گرفته بود. دیگر هیچ کس جرئت مخالفت با او را نداشت. بدن کوئه زادا را به چهار بخش تقسیم و خوراک مرغان دریایی شد. 0 1 سجاد علی پور 1403/5/27 سرگذشت استعمار جلد 1 مهدی میرکیایی 4.6 5 صفحۀ 66 سرخپوست ها برای کاویدن زمین و سینه ی کوه ها در پی طلا به بردگی کشیده می شدند؛ امّا گاه نیز مرگ را به اسارت به دست اسپانیایی ها ترجیح می دادند و دیده می شد در یک قبیله زنان، مردان و کودکان به خودکشی جمعی دست می زنند. 0 1 سجاد علی پور 1403/5/22 سرگذشت استعمار جلد 1 مهدی میرکیایی 4.6 5 صفحۀ 39 راه حل نهایی پاپ این بود: روی نقشه، نقطه ای که در صد فرسنگی غرب جزایر آزور، که در اقیانوس اطلس قرار داشت و پیش از این توسط پرتغال کشف شده بود، مشخص شود، سپس یک خط فرضی از شمال به جنوب رسم شود که از این نقطه بگذرد. بنا به اعلام پاپ، تمام سرزمین هایی که در شرق این خط قرار می گرفتند، در محدوده ی فعالیت اکتشافی پرتغال و تمام مناطق کشف شده در غرب این خط به اسپانیا می رسید. 0 0 سجاد علی پور 1403/6/12 سرگذشت استعمار جلد 1 مهدی میرکیایی 4.6 5 صفحۀ 106 دکن، بزرگ ترین منطقه ی جنوبی هند که چهل میلیون نفر جمعیت داشت، در آتش اختلافات داخلی می سوخت. حاکم دکن از دنیا رفته بود و بر سر جانشینی او جنگ در گرفته بود. دوپلکس فوراً وارد ماجرا شد و با یکی از مدعیان پیمان اتحاد بست و سربازان و توپخانه ی خود را در اختیار او گذاشت. نیروهای متحد پیروز شدند. هم پیمان دوپلکس بر تخت حکومت دکن تکیه زده بود؛ اما برای ادامهٔ حکومت به حمایت دوپلکس نیاز داشت. اکنون حکومت دکن تحت الحمایه و گوش به فرمان فرانسوی ها بود. فرانسوی ها در جنگ کارناتا، منطقه ای در جنوب شرقی هند نیز دخالت کردند و حاکم این منطقه را هم تحت حمایت خود درآوردند. اکنون وسعت مناطقی که تحت تسلط شرکت هند شرقی فرانسه بود دوبرابر مساحت کشور فرانسه بود، با جمعیتی چند برابر جمعیت این کشور. 0 1 سجاد علی پور 1403/6/7 سرگذشت استعمار جلد 1 مهدی میرکیایی 4.6 5 صفحۀ 97 تجار انگلیسی به هر قیمتی به دنبال اعزام مردان انگلیسی به مهاجرنشین ها بودند، کار به جایی رسید که در کافه ها و کوچه ها به کمین جوانان انگلیسی می نشستند، در کافه، کنار دست جوانی می نشستند و با او شروع به صحبت و شوخی می کردند. بعد پی در پی مشروبات الکلی سفارش می دادند و هنگامی که جوان کاملاً هوشیاری اش را از دست می داد زیر بغل او را می گرفتند و از کافه خارج می شدند. از نزدیک ترین راه خود را به ساحل می رساندند و جوان را به یکی از کشتی هایی که عازم آمریکا بود می بردند. جوان مست هنگامی به خودش می آمد که کشتی کیلومتر ها را روی اقیانوس پیموده بود. آن ها قراردادی را نشانش می دادند که در مستی امضا کرده بود و متعهد شده بود در برابر حقوق مشخصی برای شخص تاجر در مهاجرنشین ها کار کند. 0 1 سجاد علی پور 1403/6/2 سرگذشت استعمار جلد 1 مهدی میرکیایی 4.6 5 صفحۀ 87 طلاهایی که [فرانسیس] دریک دزدیده بود به سرمایه تشکیل((کمپانی هند شرقی)) تبدیل شد؛ شرکتی که انگلستان با بهره بردن از آن توانست بر هندوستان مسلط شود و به رقابت با کشورهای اروپایی در نقاط دیگری از مشرق زمین مشغول شود. 0 1 سجاد علی پور 1403/5/22 سرگذشت استعمار جلد 1 مهدی میرکیایی 4.6 5 صفحۀ 35 در یکی از سفر ها، قایق سرخپوست ها با قایق مردان [کریستف] کلمب رو در رو شد و سرخپوست ها با تیر و کمان به یاران کلمب حمله کردند. سفیدها سلاح آتشین در اختیار داشتند و خیلی زود توانستند سرخپوست ها را از بین ببرند. تنها یک نفر از آن ها زنده ماند که روده هایش از شکمش بیرون ریخته بود. اسپانیایی ها چون می دانستند کاری از این مرد بر نمی آید، او را درون آب انداختند تا غرق شود؛ امّا او درحالی که با یک دست شکم خود را گرفته بود، به طرف ساحل شنا کرد. مردان کلمب با دیدن این صحنه شگفت زده شدند و نگران از اینکه او به ساحل برسد و تمام افراد قبیله اش را برای انتقام بسیج کند، دوباره او را گرفتند، محکم بستند و به آب انداختند؛ امّا مرد بومی بار دیگر خود را رها کرد و با شنا به طرف ساحل ادامه داد. اکنون آن ها مجبور بودند مرد را چنان گلوله باران کنند که در خون خود غرق شود و پایش به ساحل نرسد. 0 0 سجاد علی پور 1403/6/2 سرگذشت استعمار جلد 1 مهدی میرکیایی 4.6 5 صفحۀ 82 با مرگ هنری هشتم، دخترش ((الیزابت)) فرمانروای انگلستان شد. پیش از این هنری مادر الیزابت را گردن زده بود. مدتی بعد همسر جدیدش کاترین هروارد را هم گردن زد. 0 10 سجاد علی پور 1403/5/27 سرگذشت استعمار جلد 1 مهدی میرکیایی 4.6 5 صفحۀ 65 جذاب ترین سوغات سفید ها برای سرخپوست ها((شراب)) بود. بومی ها که تا پیش از ورود سفیدپوستان با مشروبات الکلی آشنا نبودند، با نوشیدن اندکی بیشتر از آن دنبال سفید ها به راه افتادند. اعتیاد سرخپوست ها به الکل باعث شکستن مقاومتشان در برابر سفیدها می شد و بعضی از قبایل آن ها آن قدر در نوشیدن این ((آب عجیب)) افراط کردند که رو به از هم پاشیدگی و انقراض گذاشتند. 0 1 سجاد علی پور 1403/5/27 سرگذشت استعمار جلد 1 مهدی میرکیایی 4.6 5 صفحۀ 66 تب طلا باعث شد اسپانیایی ها در یک و نیم قرن 180000 کیلو طلا را از سرزمین سرخپوستان به اروپا منتقل کنند. پس از آن، کشف معادن نقره در پرو، آرژانتین و نقاط دیگر موجب شد شانزده میلیون کیلو نقره به اسپانیا ارسال شود. 0 0 سجاد علی پور 1403/5/19 سرگذشت استعمار جلد 1 مهدی میرکیایی 4.6 5 صفحۀ 24 افرادی که به دستور مانوئل[اول، پادشاه پرتغال] راهی هند می شدند، در لباس بازرگان، با حاکمان محلی این کشور ارتباط برقرار می کردند. آن ها مکان هایی را برای انبار کردن کالا در شهر های هند می ساختند و پس از مدتی این انبار ها را پُر از سلاح می کردند. دامن زدن به اختلاف میان حاکمان محلی باعث می شد یکی از آن ها از پرتغالی ها کمک بخواهد. پرتغالی ها هم با سلاح هایی که در انبارهای کالا نگه می داشتند با یکی از دو رقیب همراه می شدند و با وابستگی او به آن ها حکومتی تابع پرتغال در آن منطقه ایجاد می شد. 0 1 سجاد علی پور 1403/5/19 سرگذشت استعمار جلد 1 مهدی میرکیایی 4.6 5 صفحۀ 14 دریانوردان پرتغالی، با کشف این سواحل، پرچم پرتغال را در آن ها بر می افراشتند و این سرزمین ها را به نام پادشاه پرتغال فتح می کردند. همراه داشتن سلاح آتشین، بومی ها را به فرمان برداری سریع از آن ها وادار می کرد. پرتغالی ها هر یک از نقاط سواحل غربی آفریقا را به اسم کالایی که از آنجا به دست می آوردند نام گذاری می کردند. در ساحل عاج،. با کشتار فیل ها، عاج فراوانی به دست می آمد. گینه به ساحل غله مشهور شد؛ چون فلفل آن به ((غله ی بهشت)) معروف بود. ((ساحل برده)) یا ((ساحل طلا)) نیز نام سرزمین های دیگری بود که به تازگی کشف شده بود. 0 0