بریدههای کتاب سپیده دمان میر میثم آلرسول 1404/5/12 سپیده دمان فریدریش ویلهلم نیچه 3.0 0 صفحۀ 8 باشد که شب شیرین باشد و سپیدهدمان هم. 0 5 میر میثم آلرسول 1404/5/12 سپیده دمان فریدریش ویلهلم نیچه 3.0 0 صفحۀ 10 از نیچه به روده: ناچارم از خون خود بنوشم. نه تشنگی من را پایانیست نه میتوانم به تمامی سرکشم و بیاشامم همهٔ خود را. 0 33 میر میثم آلرسول 1404/5/12 سپیده دمان فریدریش ویلهلم نیچه 3.0 0 صفحۀ 13 توکوویل / دموکراسی در آمریکا: من انبوه بیشماری از آدمیان مشابه و همسان را مینگرم که بیوقفه گرد خویش میگردند، تا شادمانی خُردمایه و پلشتی برای خویش در وجود آورند. ( ١٣ - سپیدهدمان - نیچه - علی عبداللهی ) 0 0 میر میثم آلرسول 1404/5/12 سپیده دمان فریدریش ویلهلم نیچه 3.0 0 صفحۀ 13 در آنجا که اصل و نسب و خاستگاهی در کار نباشد، اخلاقیتی در کار نیست. ( ١٣ - سپیدهدمان - نیچه - علی عبداللهی ) 0 0 میر میثم آلرسول 1404/5/12 سپیده دمان فریدریش ویلهلم نیچه 3.0 0 صفحۀ 15 کلام زرتشت: آرامترین سخنانی که توفان برپا میکنند، اندیشههایی که با خرام کبوتران میآیند، جهان را راه میبرند. ( ١۵ - سپیدهدمان - نیچه - علی عبداللهی ) 0 0 میر میثم آلرسول 1404/5/12 سپیده دمان فریدریش ویلهلم نیچه 3.0 0 صفحۀ 15 نیک خواندن: یعنی آرام، ژرف، نگران پس و پیش، با اندیشههایی در نهانجای ذهن، با درهایی گشاده، با انگشتانی ظریف و چشمانی نرم و لطیف خواندن. ( ١۵ - سپیدهدمان - نیچه - علی عبداللهی ) 0 0 میر میثم آلرسول 1404/5/12 سپیده دمان فریدریش ویلهلم نیچه 3.0 0 صفحۀ 17 او که میرسد تو با چشمانی خسته و نوشاکی جانفزا در رگها و افیونی کهن در خون، به خواب میروی. تا روشنی بیحضورت در کنار چشمان بستهات، در بازی خیابانها و خانهها، کلیدها و قفلها، مردان و زنان، اخلاق و دلزدگیِ اخلاقی شریک گردد. که نه میتوانی دری بازکنی، نه خانهای را به خیابان بیاوری، نه زنی را به رودخانهٔ مردی... . ( ١٧ - سپیدهدمان - نیچه - علی عبداللهی ) 0 0 میر میثم آلرسول 1404/5/12 سپیده دمان فریدریش ویلهلم نیچه 3.0 0 صفحۀ 22 بشریت خود به راه راست نمیرود، نه از آن رو که در سیطرهٔ خدایی نیست، بلکه گمراهانه زیر یوغ قدسیترین مفاهیم ارزشی، غریزهٔ انکار، تباهی، غریزهٔ تباهگر، به سر میبرده است. ( ٢٢ - از اینک آن انسان - سپیدهدمان - نیچه - علی عبداللهی ) 0 0 میر میثم آلرسول 1404/5/12 سپیده دمان فریدریش ویلهلم نیچه 3.0 0 صفحۀ 30 اگر بنا باشد بتوانیم با خرد دریابیم که خداوند چگونه میتواند با این همه خشم و قهاری که از خود نشان میدهد، مهربان و دادگر باشد، پس ایمان به چه کارمان میآید؟ ( ٣٠ - سپیدهدمان - نیچه - علی عبداللهی ) 0 0 میر میثم آلرسول 1404/5/12 سپیده دمان فریدریش ویلهلم نیچه 3.0 0 صفحۀ 32 در اینجا یا هرکجا، ما نیز آدمیانِ وجدانیم. که همانا نمیخواهیم به آن بازگردیم. به آنچه ما را زنده نگاهمیدارد و تباه پنداشته میشود. به آنچه «باورکردنی» نیست. و اکنون آن را خدا، فضیلت، حقیقت، دادگری و همسایه دوستی مینامند. ما برای خود هرگز پلهای دروغین بر آرمانهای دیرین نمیسازیم. ما اساسا با همه دشمنیم. آنچه در ما گرایش به میانجیگری و فهماندن و آمیزش دارد، دشمن هرگونهٔ امروزین ایمان و مسیحیت، دشمن نیمه و تمام نیمههای رمانتیسم و سرزمین پدریست؛ دشمن با کامجویی آرتیستها، بیوجدانی آرتیستهایی که میل دارند ما را مجاب کنند تا بر چیزی نماز بریم. آن هم زمانی که دیگر به چیزی باور نداریم. دشمن تمامی فمینیسم اروپایی و ایدهآلیسم. دشمن آنچه که «گوته» در «فاوست» میآورد: «زنانگی ابدی برمیکشاندمان.» همانکه به زیر آورنده ماست. ما تنها به مثابه آدمیانی با وجدان، خود را هنوز با درستکاری و پارسایی هزارههای پیشین خویشاوند حس میکنیم. ( ٣٢ - سپیدهدمان - نیچه - علی عبداللهی ) 0 0 میر میثم آلرسول 1404/5/12 سپیده دمان فریدریش ویلهلم نیچه 3.0 0 صفحۀ 33 هرآنکه شتاب ندارد، به تردید میافتد. ( ٣٣ - سپیدهدمان - نیچه - علی عبداللهی ) 0 0 میر میثم آلرسول 1404/5/12 سپیده دمان فریدریش ویلهلم نیچه 3.0 0 صفحۀ 41 تقابل معنای اخلاقیت و معنای علیت: به میزان گستردگی مفهوم علیت از گسترهٔ اخلاقیت کاسته می شود. زیرا هربار که تأثیرات ضروری را در همه رخدادها دریافتهاند، همه از این دم به بعد به گونهای ویژه اندیشیدهاند و شمار بسیاری از علیتهای خیالی را که به عنوان بنیادهای اخلاق تاکنون به آن باور داشتهاند، ویران کردهاند. جهان راستین بس خُردتر است از عالم خیالی و هر بار بخشی از هراس و جبر از گیتی رخت بربسته است، بخشی از رویکرد به اقتدارِ اخلاق، اخلاقیت، در سطحی گسترده زیان دیده و کفاره پرداخته است. کسی که خواهان افزودنش است باید خود را بپاید که کامیابیهایش کنترل شدنی و نظارت پذیر باشند. ( ۴١ - سپیدهدمان - نیچه - علی عبداللهی ) 0 0 میر میثم آلرسول 1404/5/12 سپیده دمان فریدریش ویلهلم نیچه 3.0 0 صفحۀ 50 رفته رفته ناتوان میشویم و گناهکار. و به دلیلی بس درونی ناتوان از اخلاقیت. در پی آن نیز، هیچ دعویای برای بختیاری و کامیابی نداریم. دستورها و نویدهای اخلاقی، برای از ما بهتران بوده است. ۵٠ - سپیدهدمان - نیچه - علی عبداللهی 0 0 میر میثم آلرسول 1404/5/12 سپیده دمان فریدریش ویلهلم نیچه 3.0 0 صفحۀ 51 استوارترین دانش یا ایمان، نمیتواند نه نیروی کنش و نه مهارت را به ما بدهد. ۵١ - سپیدهدمان - نیچه - علی عبداللهی 0 0 میر میثم آلرسول 1404/5/12 سپیده دمان فریدریش ویلهلم نیچه 3.0 0 صفحۀ 61 بیبهاترین اختراعی که امروزه سامان میگیرد، نیازمند بیشترین روح پرورش و تخیل علمیست. ۶١ - سپیدهدمان - نیچه - علی عبداللهی 0 0 میر میثم آلرسول 1404/5/12 سپیده دمان فریدریش ویلهلم نیچه 3.0 0 صفحۀ 64 آنجا که آدمی، بنیان گذاردن نمیدانست، آفریدن آموخت. ۶۴ - سپیدهدمان - نیچه - علی عبداللهی 0 0 میر میثم آلرسول 1404/5/12 سپیده دمان فریدریش ویلهلم نیچه 3.0 0 صفحۀ 90 ما به واسطهٔ یک دلبستگی بینواتر شدهایم. «پس از مرگ» دیگر به ما چه ربطی دارد. ٩٠ - سپیدهدمان - نیچه - علی عبداللهی 0 0 میر میثم آلرسول 1404/5/12 سپیده دمان فریدریش ویلهلم نیچه 3.0 0 صفحۀ 91 به بد نامیدن آنچه که با آن در ستیزیم، ناگزیریم. ٩١ - سپیدهدمان - نیچه - علی عبداللهی 0 0 میر میثم آلرسول 1404/5/12 سپیده دمان فریدریش ویلهلم نیچه 3.0 0 صفحۀ 102 به نقل از لوتر: اصلا هیچ زندگی دانشورانهٔ راستینی وجود ندارد. ما خود را فریفتهایم! قدیسان هیچ منزلتی بیش از همهٔ ما نداشتهاند. ١٠٢ - سپیدهدمان - نیچه - علی عبداللهی 0 0 میر میثم آلرسول 1404/5/12 سپیده دمان فریدریش ویلهلم نیچه 3.0 0 صفحۀ 129 آنجا که قافیه تنگ آید، دیگر نمیتوانیم به دقت بنگریم. زیرا ظریفاندیشیدن در چنان حالتی رنجبار است. حتی ناخواسته به این نتیجه میرسیم؛ آنجا که گسترهٔ سخن پایان مییابد، قلمرو هستی نیز به سرانجام میرسد. ١٢٩ - سپیدهدمان - نیچه - علی عبداللهی 0 0
بریدههای کتاب سپیده دمان میر میثم آلرسول 1404/5/12 سپیده دمان فریدریش ویلهلم نیچه 3.0 0 صفحۀ 8 باشد که شب شیرین باشد و سپیدهدمان هم. 0 5 میر میثم آلرسول 1404/5/12 سپیده دمان فریدریش ویلهلم نیچه 3.0 0 صفحۀ 10 از نیچه به روده: ناچارم از خون خود بنوشم. نه تشنگی من را پایانیست نه میتوانم به تمامی سرکشم و بیاشامم همهٔ خود را. 0 33 میر میثم آلرسول 1404/5/12 سپیده دمان فریدریش ویلهلم نیچه 3.0 0 صفحۀ 13 توکوویل / دموکراسی در آمریکا: من انبوه بیشماری از آدمیان مشابه و همسان را مینگرم که بیوقفه گرد خویش میگردند، تا شادمانی خُردمایه و پلشتی برای خویش در وجود آورند. ( ١٣ - سپیدهدمان - نیچه - علی عبداللهی ) 0 0 میر میثم آلرسول 1404/5/12 سپیده دمان فریدریش ویلهلم نیچه 3.0 0 صفحۀ 13 در آنجا که اصل و نسب و خاستگاهی در کار نباشد، اخلاقیتی در کار نیست. ( ١٣ - سپیدهدمان - نیچه - علی عبداللهی ) 0 0 میر میثم آلرسول 1404/5/12 سپیده دمان فریدریش ویلهلم نیچه 3.0 0 صفحۀ 15 کلام زرتشت: آرامترین سخنانی که توفان برپا میکنند، اندیشههایی که با خرام کبوتران میآیند، جهان را راه میبرند. ( ١۵ - سپیدهدمان - نیچه - علی عبداللهی ) 0 0 میر میثم آلرسول 1404/5/12 سپیده دمان فریدریش ویلهلم نیچه 3.0 0 صفحۀ 15 نیک خواندن: یعنی آرام، ژرف، نگران پس و پیش، با اندیشههایی در نهانجای ذهن، با درهایی گشاده، با انگشتانی ظریف و چشمانی نرم و لطیف خواندن. ( ١۵ - سپیدهدمان - نیچه - علی عبداللهی ) 0 0 میر میثم آلرسول 1404/5/12 سپیده دمان فریدریش ویلهلم نیچه 3.0 0 صفحۀ 17 او که میرسد تو با چشمانی خسته و نوشاکی جانفزا در رگها و افیونی کهن در خون، به خواب میروی. تا روشنی بیحضورت در کنار چشمان بستهات، در بازی خیابانها و خانهها، کلیدها و قفلها، مردان و زنان، اخلاق و دلزدگیِ اخلاقی شریک گردد. که نه میتوانی دری بازکنی، نه خانهای را به خیابان بیاوری، نه زنی را به رودخانهٔ مردی... . ( ١٧ - سپیدهدمان - نیچه - علی عبداللهی ) 0 0 میر میثم آلرسول 1404/5/12 سپیده دمان فریدریش ویلهلم نیچه 3.0 0 صفحۀ 22 بشریت خود به راه راست نمیرود، نه از آن رو که در سیطرهٔ خدایی نیست، بلکه گمراهانه زیر یوغ قدسیترین مفاهیم ارزشی، غریزهٔ انکار، تباهی، غریزهٔ تباهگر، به سر میبرده است. ( ٢٢ - از اینک آن انسان - سپیدهدمان - نیچه - علی عبداللهی ) 0 0 میر میثم آلرسول 1404/5/12 سپیده دمان فریدریش ویلهلم نیچه 3.0 0 صفحۀ 30 اگر بنا باشد بتوانیم با خرد دریابیم که خداوند چگونه میتواند با این همه خشم و قهاری که از خود نشان میدهد، مهربان و دادگر باشد، پس ایمان به چه کارمان میآید؟ ( ٣٠ - سپیدهدمان - نیچه - علی عبداللهی ) 0 0 میر میثم آلرسول 1404/5/12 سپیده دمان فریدریش ویلهلم نیچه 3.0 0 صفحۀ 32 در اینجا یا هرکجا، ما نیز آدمیانِ وجدانیم. که همانا نمیخواهیم به آن بازگردیم. به آنچه ما را زنده نگاهمیدارد و تباه پنداشته میشود. به آنچه «باورکردنی» نیست. و اکنون آن را خدا، فضیلت، حقیقت، دادگری و همسایه دوستی مینامند. ما برای خود هرگز پلهای دروغین بر آرمانهای دیرین نمیسازیم. ما اساسا با همه دشمنیم. آنچه در ما گرایش به میانجیگری و فهماندن و آمیزش دارد، دشمن هرگونهٔ امروزین ایمان و مسیحیت، دشمن نیمه و تمام نیمههای رمانتیسم و سرزمین پدریست؛ دشمن با کامجویی آرتیستها، بیوجدانی آرتیستهایی که میل دارند ما را مجاب کنند تا بر چیزی نماز بریم. آن هم زمانی که دیگر به چیزی باور نداریم. دشمن تمامی فمینیسم اروپایی و ایدهآلیسم. دشمن آنچه که «گوته» در «فاوست» میآورد: «زنانگی ابدی برمیکشاندمان.» همانکه به زیر آورنده ماست. ما تنها به مثابه آدمیانی با وجدان، خود را هنوز با درستکاری و پارسایی هزارههای پیشین خویشاوند حس میکنیم. ( ٣٢ - سپیدهدمان - نیچه - علی عبداللهی ) 0 0 میر میثم آلرسول 1404/5/12 سپیده دمان فریدریش ویلهلم نیچه 3.0 0 صفحۀ 33 هرآنکه شتاب ندارد، به تردید میافتد. ( ٣٣ - سپیدهدمان - نیچه - علی عبداللهی ) 0 0 میر میثم آلرسول 1404/5/12 سپیده دمان فریدریش ویلهلم نیچه 3.0 0 صفحۀ 41 تقابل معنای اخلاقیت و معنای علیت: به میزان گستردگی مفهوم علیت از گسترهٔ اخلاقیت کاسته می شود. زیرا هربار که تأثیرات ضروری را در همه رخدادها دریافتهاند، همه از این دم به بعد به گونهای ویژه اندیشیدهاند و شمار بسیاری از علیتهای خیالی را که به عنوان بنیادهای اخلاق تاکنون به آن باور داشتهاند، ویران کردهاند. جهان راستین بس خُردتر است از عالم خیالی و هر بار بخشی از هراس و جبر از گیتی رخت بربسته است، بخشی از رویکرد به اقتدارِ اخلاق، اخلاقیت، در سطحی گسترده زیان دیده و کفاره پرداخته است. کسی که خواهان افزودنش است باید خود را بپاید که کامیابیهایش کنترل شدنی و نظارت پذیر باشند. ( ۴١ - سپیدهدمان - نیچه - علی عبداللهی ) 0 0 میر میثم آلرسول 1404/5/12 سپیده دمان فریدریش ویلهلم نیچه 3.0 0 صفحۀ 50 رفته رفته ناتوان میشویم و گناهکار. و به دلیلی بس درونی ناتوان از اخلاقیت. در پی آن نیز، هیچ دعویای برای بختیاری و کامیابی نداریم. دستورها و نویدهای اخلاقی، برای از ما بهتران بوده است. ۵٠ - سپیدهدمان - نیچه - علی عبداللهی 0 0 میر میثم آلرسول 1404/5/12 سپیده دمان فریدریش ویلهلم نیچه 3.0 0 صفحۀ 51 استوارترین دانش یا ایمان، نمیتواند نه نیروی کنش و نه مهارت را به ما بدهد. ۵١ - سپیدهدمان - نیچه - علی عبداللهی 0 0 میر میثم آلرسول 1404/5/12 سپیده دمان فریدریش ویلهلم نیچه 3.0 0 صفحۀ 61 بیبهاترین اختراعی که امروزه سامان میگیرد، نیازمند بیشترین روح پرورش و تخیل علمیست. ۶١ - سپیدهدمان - نیچه - علی عبداللهی 0 0 میر میثم آلرسول 1404/5/12 سپیده دمان فریدریش ویلهلم نیچه 3.0 0 صفحۀ 64 آنجا که آدمی، بنیان گذاردن نمیدانست، آفریدن آموخت. ۶۴ - سپیدهدمان - نیچه - علی عبداللهی 0 0 میر میثم آلرسول 1404/5/12 سپیده دمان فریدریش ویلهلم نیچه 3.0 0 صفحۀ 90 ما به واسطهٔ یک دلبستگی بینواتر شدهایم. «پس از مرگ» دیگر به ما چه ربطی دارد. ٩٠ - سپیدهدمان - نیچه - علی عبداللهی 0 0 میر میثم آلرسول 1404/5/12 سپیده دمان فریدریش ویلهلم نیچه 3.0 0 صفحۀ 91 به بد نامیدن آنچه که با آن در ستیزیم، ناگزیریم. ٩١ - سپیدهدمان - نیچه - علی عبداللهی 0 0 میر میثم آلرسول 1404/5/12 سپیده دمان فریدریش ویلهلم نیچه 3.0 0 صفحۀ 102 به نقل از لوتر: اصلا هیچ زندگی دانشورانهٔ راستینی وجود ندارد. ما خود را فریفتهایم! قدیسان هیچ منزلتی بیش از همهٔ ما نداشتهاند. ١٠٢ - سپیدهدمان - نیچه - علی عبداللهی 0 0 میر میثم آلرسول 1404/5/12 سپیده دمان فریدریش ویلهلم نیچه 3.0 0 صفحۀ 129 آنجا که قافیه تنگ آید، دیگر نمیتوانیم به دقت بنگریم. زیرا ظریفاندیشیدن در چنان حالتی رنجبار است. حتی ناخواسته به این نتیجه میرسیم؛ آنجا که گسترهٔ سخن پایان مییابد، قلمرو هستی نیز به سرانجام میرسد. ١٢٩ - سپیدهدمان - نیچه - علی عبداللهی 0 0