بریده کتابهای من عاشق امید شدم Hermione 1403/5/17 من عاشق امید شدم لان کالی 4.8 3 صفحۀ 114 «اجازه نده چیزایی که نمیخوای رو به خاطر بسپاری. این کار متلاشی ات میکنه،باشه؟» 0 3 Hermione 1403/5/17 من عاشق امید شدم لان کالی 4.8 3 صفحۀ 78 زمان تمام خواهد شد .بیماری خواهد پوسید. مرگ خواهد مرد. 0 3 Hermione 1403/5/17 من عاشق امید شدم لان کالی 4.8 3 صفحۀ 181 «چرا همه میمیرند؟»هیچ وقت جوابم را نداد. جای خالی ای که این سوال پشت سرش گذاشت هنوز مثل یک حفره توخالی است که در قلبم لانه کرده و باید در آن بخوابد. 0 7 Hermione 1403/5/17 من عاشق امید شدم لان کالی 4.8 3 صفحۀ 54 کاغذ،قلب من است.قلم ها رگ های من هستند.آنها کلماتی را که من دزدیده ام بر می گردانند،همچون خون،برای رنگ آمیزی یک صحنه. 0 2 Hermione 1403/5/17 من عاشق امید شدم لان کالی 4.8 3 صفحۀ 174 «ما تمام وقت دنیا را در اختیار داریم.» 0 2 Hermione 1403/5/17 من عاشق امید شدم لان کالی 4.8 3 صفحۀ 152 «کند ذهن دوست داشتنی. یک نویسنده دوست داشتنی هم میشه.» 0 3 .. 1403/4/10 من عاشق امید شدم لان کالی 4.8 3 صفحۀ 178 هرچقدر هم سعی میکنم ادعا کنم که خاطراتم دفن شده اند،آنها از کنترل من خارج هستند.ناگهان به سراغم می آیند وبه من یاد آوری میکنند که انکار به اندازه واقعیت قدرتمند نیست. 0 21 Hermione 1403/5/17 من عاشق امید شدم لان کالی 4.8 3 صفحۀ 170 او نسخه بازیافت شده کسی نیست که زمانی دوستش داشتم. او یک ردیف، یک قافیه در شعر تاریخ من است. 0 3 Hermione 1403/5/17 من عاشق امید شدم لان کالی 4.8 3 صفحۀ 178 به خودم اجازه دادم به گذشته برگردم؛و آینده ای را برای خودم رقم بزنم که وجود ندارد. 0 5 Hermione 1403/5/17 من عاشق امید شدم لان کالی 4.8 3 صفحۀ 53 اگر یک چیز خوب در مورد کتاب ها و فیلمها وجود داشته باشد،این است که میتوانند کاری کنند برای مدتی همه چیز را فراموش کنید. 0 1 .. 1403/4/10 من عاشق امید شدم لان کالی 4.8 3 صفحۀ 193 هیچ کس در کشتن مردم بهتر از خود مردم نیست. 0 18 Hermione 1403/5/17 من عاشق امید شدم لان کالی 4.8 3 صفحۀ 152 «بیشتر ارواح از دست رفته در این مکان این را به من آموختند. اگر بتوانی به گذشته نگاه کنی و اشتباهی ا که مرتکب شدهای را ببینی، ترسو نیستی.» 0 2 Hermione 1403/5/17 من عاشق امید شدم لان کالی 4.8 3 صفحۀ 178 هر چقدر هم سعی میکنم ادعا کنم که خاطراتم دفن شدهاند،آنها از کنترل من خارج هستند. ناگهان به سراغم میآیند. آنها به من یادآوری میکنند که انکار به اندازه واقعیت قدرتمند نیست. 0 5 Hermione 1403/5/17 من عاشق امید شدم لان کالی 4.8 3 صفحۀ 161 سی از نئو پرسید که چرا این همه کتاب دارد؟نئو میگوید کتابها منبع بینهایتی برای فرار هستند. 0 3 hana 1403/4/16 من عاشق امید شدم لان کالی 4.8 3 صفحۀ 12 زمان ،بیماری و مرگ بزرگترین سارقان جهان هستند .یا بودند.که با آنها کنار آمده ایم. 0 0 𝚊𝚢𝚗𝚊𝚣★ 1403/6/3 من عاشق امید شدم لان کالی 4.8 3 صفحۀ 28 او نور من بود.او غروب من بود.خشن اما رنگی.با آرامش در تاریکی غرق شده بود. 0 3 Hermione 1403/5/17 من عاشق امید شدم لان کالی 4.8 3 صفحۀ 60 نفرت یک انتخاب است،عشق نیست. هیچ چیز به اندازه عشق خارج از کنترل ما نیست. 0 3 Hermione 1403/5/17 من عاشق امید شدم لان کالی 4.8 3 صفحۀ 108 مرگ گیرنده است،ساده،مستقیم؛هیچ حقهای در آستینش نیست؛و در عوض چیزی جز آخرین بوسه بیپایان برای کسانی که پشت سر میگذارید به شما نمیدهد. 0 3
بریده کتابهای من عاشق امید شدم Hermione 1403/5/17 من عاشق امید شدم لان کالی 4.8 3 صفحۀ 114 «اجازه نده چیزایی که نمیخوای رو به خاطر بسپاری. این کار متلاشی ات میکنه،باشه؟» 0 3 Hermione 1403/5/17 من عاشق امید شدم لان کالی 4.8 3 صفحۀ 78 زمان تمام خواهد شد .بیماری خواهد پوسید. مرگ خواهد مرد. 0 3 Hermione 1403/5/17 من عاشق امید شدم لان کالی 4.8 3 صفحۀ 181 «چرا همه میمیرند؟»هیچ وقت جوابم را نداد. جای خالی ای که این سوال پشت سرش گذاشت هنوز مثل یک حفره توخالی است که در قلبم لانه کرده و باید در آن بخوابد. 0 7 Hermione 1403/5/17 من عاشق امید شدم لان کالی 4.8 3 صفحۀ 54 کاغذ،قلب من است.قلم ها رگ های من هستند.آنها کلماتی را که من دزدیده ام بر می گردانند،همچون خون،برای رنگ آمیزی یک صحنه. 0 2 Hermione 1403/5/17 من عاشق امید شدم لان کالی 4.8 3 صفحۀ 174 «ما تمام وقت دنیا را در اختیار داریم.» 0 2 Hermione 1403/5/17 من عاشق امید شدم لان کالی 4.8 3 صفحۀ 152 «کند ذهن دوست داشتنی. یک نویسنده دوست داشتنی هم میشه.» 0 3 .. 1403/4/10 من عاشق امید شدم لان کالی 4.8 3 صفحۀ 178 هرچقدر هم سعی میکنم ادعا کنم که خاطراتم دفن شده اند،آنها از کنترل من خارج هستند.ناگهان به سراغم می آیند وبه من یاد آوری میکنند که انکار به اندازه واقعیت قدرتمند نیست. 0 21 Hermione 1403/5/17 من عاشق امید شدم لان کالی 4.8 3 صفحۀ 170 او نسخه بازیافت شده کسی نیست که زمانی دوستش داشتم. او یک ردیف، یک قافیه در شعر تاریخ من است. 0 3 Hermione 1403/5/17 من عاشق امید شدم لان کالی 4.8 3 صفحۀ 178 به خودم اجازه دادم به گذشته برگردم؛و آینده ای را برای خودم رقم بزنم که وجود ندارد. 0 5 Hermione 1403/5/17 من عاشق امید شدم لان کالی 4.8 3 صفحۀ 53 اگر یک چیز خوب در مورد کتاب ها و فیلمها وجود داشته باشد،این است که میتوانند کاری کنند برای مدتی همه چیز را فراموش کنید. 0 1 .. 1403/4/10 من عاشق امید شدم لان کالی 4.8 3 صفحۀ 193 هیچ کس در کشتن مردم بهتر از خود مردم نیست. 0 18 Hermione 1403/5/17 من عاشق امید شدم لان کالی 4.8 3 صفحۀ 152 «بیشتر ارواح از دست رفته در این مکان این را به من آموختند. اگر بتوانی به گذشته نگاه کنی و اشتباهی ا که مرتکب شدهای را ببینی، ترسو نیستی.» 0 2 Hermione 1403/5/17 من عاشق امید شدم لان کالی 4.8 3 صفحۀ 178 هر چقدر هم سعی میکنم ادعا کنم که خاطراتم دفن شدهاند،آنها از کنترل من خارج هستند. ناگهان به سراغم میآیند. آنها به من یادآوری میکنند که انکار به اندازه واقعیت قدرتمند نیست. 0 5 Hermione 1403/5/17 من عاشق امید شدم لان کالی 4.8 3 صفحۀ 161 سی از نئو پرسید که چرا این همه کتاب دارد؟نئو میگوید کتابها منبع بینهایتی برای فرار هستند. 0 3 hana 1403/4/16 من عاشق امید شدم لان کالی 4.8 3 صفحۀ 12 زمان ،بیماری و مرگ بزرگترین سارقان جهان هستند .یا بودند.که با آنها کنار آمده ایم. 0 0 𝚊𝚢𝚗𝚊𝚣★ 1403/6/3 من عاشق امید شدم لان کالی 4.8 3 صفحۀ 28 او نور من بود.او غروب من بود.خشن اما رنگی.با آرامش در تاریکی غرق شده بود. 0 3 Hermione 1403/5/17 من عاشق امید شدم لان کالی 4.8 3 صفحۀ 60 نفرت یک انتخاب است،عشق نیست. هیچ چیز به اندازه عشق خارج از کنترل ما نیست. 0 3 Hermione 1403/5/17 من عاشق امید شدم لان کالی 4.8 3 صفحۀ 108 مرگ گیرنده است،ساده،مستقیم؛هیچ حقهای در آستینش نیست؛و در عوض چیزی جز آخرین بوسه بیپایان برای کسانی که پشت سر میگذارید به شما نمیدهد. 0 3