بریدههای کتاب هیس هیس؛ فرشتگان خاموش roz 1404/3/20 هیس هیس؛ فرشتگان خاموش جلد 1 بکا فیتزپاتریک 3.7 13 صفحۀ 49 `هیچ میزان از زیبایی نمی تونه شخصیتش رو بپوشون ` 0 1 شکارچیِ کتاب🕯 1403/3/31 هیس هیس؛ فرشتگان خاموش جلد 1 بکا فیتزپاتریک 3.7 13 صفحۀ 235 طوری که فقط خودش بشنود، گفتم: « دیوونگیه. » « منم دیوونهم. » نزدیک بود دوباره لبخند بزند. « دیوونهی تو. » 0 7 roz 1404/3/20 هیس هیس؛ فرشتگان خاموش جلد 1 بکا فیتزپاتریک 3.7 13 صفحۀ 43 `مشکل جاذبه انسانی اینه که نمی دونی طرف مقابل به احساساتت پاسخ می ده یا نه` 0 0 Nora 1403/5/4 هیس هیس؛ فرشتگان خاموش جلد 1 بکا فیتزپاتریک 3.7 13 صفحۀ 117 وقتی بچه بودم، لیونل، پسر خوانده دوروثی، یکی از لیوان های آشپزخانه را شکست. او همه ی خرده شیشه ها را جمع کرد. جز یکی و گفت اگر شهامتش را دارم، آن تکه شیشه را لیس بزنم. به گمانم که عاشق پچ شدن، کمی به لیس زدن همان تکه شیشه شباهت داشت. 0 7 دریچه ای به سوی کتاب ها ... 1404/4/14 هیس هیس؛ فرشتگان خاموش جلد 1 بکا فیتزپاتریک 3.7 13 صفحۀ 253 یادت باشه که آدم ها عوض میشن ، اما گذشته تغییر ناپذیره 0 0 Nora 1403/5/4 هیس هیس؛ فرشتگان خاموش جلد 1 بکا فیتزپاتریک 3.7 13 صفحۀ 117 بعد از این همه سال، یک چیز هنوز تغییر نکرده بود : هنوز هم به سوی خطر فریفته می شدم. 0 6 شکارچیِ کتاب🕯 1403/3/31 هیس هیس؛ فرشتگان خاموش جلد 1 بکا فیتزپاتریک 3.7 13 صفحۀ 253 یادت باشه که آدمها عوض میشن، ولی گذشته تغییرناپذیره. 0 16 𝔃𝓪𝓱𝓻𝓪 1404/1/10 هیس هیس؛ فرشتگان خاموش جلد 1 بکا فیتزپاتریک 3.7 13 صفحۀ 252 یادت باشه که آدم ها عوض می شن، ولی گذشته تغییر ناپذیره. 0 14
بریدههای کتاب هیس هیس؛ فرشتگان خاموش roz 1404/3/20 هیس هیس؛ فرشتگان خاموش جلد 1 بکا فیتزپاتریک 3.7 13 صفحۀ 49 `هیچ میزان از زیبایی نمی تونه شخصیتش رو بپوشون ` 0 1 شکارچیِ کتاب🕯 1403/3/31 هیس هیس؛ فرشتگان خاموش جلد 1 بکا فیتزپاتریک 3.7 13 صفحۀ 235 طوری که فقط خودش بشنود، گفتم: « دیوونگیه. » « منم دیوونهم. » نزدیک بود دوباره لبخند بزند. « دیوونهی تو. » 0 7 roz 1404/3/20 هیس هیس؛ فرشتگان خاموش جلد 1 بکا فیتزپاتریک 3.7 13 صفحۀ 43 `مشکل جاذبه انسانی اینه که نمی دونی طرف مقابل به احساساتت پاسخ می ده یا نه` 0 0 Nora 1403/5/4 هیس هیس؛ فرشتگان خاموش جلد 1 بکا فیتزپاتریک 3.7 13 صفحۀ 117 وقتی بچه بودم، لیونل، پسر خوانده دوروثی، یکی از لیوان های آشپزخانه را شکست. او همه ی خرده شیشه ها را جمع کرد. جز یکی و گفت اگر شهامتش را دارم، آن تکه شیشه را لیس بزنم. به گمانم که عاشق پچ شدن، کمی به لیس زدن همان تکه شیشه شباهت داشت. 0 7 دریچه ای به سوی کتاب ها ... 1404/4/14 هیس هیس؛ فرشتگان خاموش جلد 1 بکا فیتزپاتریک 3.7 13 صفحۀ 253 یادت باشه که آدم ها عوض میشن ، اما گذشته تغییر ناپذیره 0 0 Nora 1403/5/4 هیس هیس؛ فرشتگان خاموش جلد 1 بکا فیتزپاتریک 3.7 13 صفحۀ 117 بعد از این همه سال، یک چیز هنوز تغییر نکرده بود : هنوز هم به سوی خطر فریفته می شدم. 0 6 شکارچیِ کتاب🕯 1403/3/31 هیس هیس؛ فرشتگان خاموش جلد 1 بکا فیتزپاتریک 3.7 13 صفحۀ 253 یادت باشه که آدمها عوض میشن، ولی گذشته تغییرناپذیره. 0 16 𝔃𝓪𝓱𝓻𝓪 1404/1/10 هیس هیس؛ فرشتگان خاموش جلد 1 بکا فیتزپاتریک 3.7 13 صفحۀ 252 یادت باشه که آدم ها عوض می شن، ولی گذشته تغییر ناپذیره. 0 14