بریدههای کتاب کتاب اوهام گوناگون صالح ملک 1404/2/21 کتاب اوهام گوناگون عومور ایکلیم دمیر 4.0 0 صفحۀ 59 عمو راسم فرت و فرت سیگار میکشید. برای همین هم صدایش به گیرایی ترانههای غمگین بود. همه فکر میکردند پشت معمولیترین حرفهای عمو راسم هم معانی عمیقی پیدا میشود. سالهاست فیلمها و ترانهها و سریالها یک مشت حکیم خیابانگرد ریشدراز را در باور ما فرو کردهاند که دستکشهای پشمی سوراخی دارند و در حلبی روغن آتش روشن میکنند. ما هم این همه را دیدیم و دم نزدیم؛ فیلسوفهای میخانهنشین و داییهای دنیا دیدهای که حرفهای توخالیشان با "ببین، پسرم" و "ببین، فرزندم" شروع میشود. شوخی شوخی گول خوردیم، آن هم چه جور. 0 4 زینب دیروز کتاب اوهام گوناگون عومور ایکلیم دمیر 4.0 0 صفحۀ 12 روحیه ! با خودش گفت روحیه و به یک روز تازهی بدون گذشته فکر کرد ، به نخستین آفتاب ، به نخستین سایه ، به نخستین زندگی . 《با مُرده نباید مُرد》.🕯 0 0 زینب دیروز کتاب اوهام گوناگون عومور ایکلیم دمیر 4.0 0 صفحۀ 15 《دوست دارم اوقات فراغتم را به رمان خواندن و تماشای فیلم و شنیدن موسیقی بگذرانم . میخواهم با کسی آشنا شوم که باقی زندگیام را پر کند . 》 0 0 زینب دیروز کتاب اوهام گوناگون عومور ایکلیم دمیر 4.0 0 صفحۀ 15 اندیشید شاید سیگار را هم ترک کردم . هاه ، لبخندی زد و سیگار دیگری روشن کرد .✨️ 0 0 زینب دیروز کتاب اوهام گوناگون عومور ایکلیم دمیر 4.0 0 صفحۀ 18 《در جایی گم شدهام که محال است انسانها به آن راه پیدا کنند . 》 دستکم آدم باید برای خودش کاری بکند ، مگر نه ؟ نباید منتظر پیدا شدن ماند . اگر از دیگران بپرسید ، میگویند من آدم تحصیلکردهای هستم . اما باور کنید عقلم به درک راز گذشت زمان قد نمیدهد . 0 0 صالح ملک 1404/2/21 کتاب اوهام گوناگون عومور ایکلیم دمیر 4.0 0 صفحۀ 62 وقتی داری در کثافت فرو میروی، دلت میخواهد بی درنگ آن کثافت را با کسی شریک شوی. راه دیگری ندارد. باید کسی را پیدا کنی که کم و بیش به اندازهی خودت غرق شده باشد. این از همه چیز مهمتر است، چون اگر طرف دردش از تو کمتر باشد، حوصلهی شنیدن ندارد و اگر از تو دردمندتر باشد،اصلا رویت نمیشود چیزی بگویی. پیدا کردن آدمی که بشود با او درد دل کرد، خودش درد دیگر است. 0 2 صالح ملک 1404/2/21 کتاب اوهام گوناگون عومور ایکلیم دمیر 4.0 0 صفحۀ 68 در تمام طول آن سالها، تنها چیزی که از زندگی میخواستم یک فاجعه بود، فاجعهای با ابعاد کوچک که تمام کارهای خطای گذشته و آیندهام را درست جلوه دهد. 0 2
بریدههای کتاب کتاب اوهام گوناگون صالح ملک 1404/2/21 کتاب اوهام گوناگون عومور ایکلیم دمیر 4.0 0 صفحۀ 59 عمو راسم فرت و فرت سیگار میکشید. برای همین هم صدایش به گیرایی ترانههای غمگین بود. همه فکر میکردند پشت معمولیترین حرفهای عمو راسم هم معانی عمیقی پیدا میشود. سالهاست فیلمها و ترانهها و سریالها یک مشت حکیم خیابانگرد ریشدراز را در باور ما فرو کردهاند که دستکشهای پشمی سوراخی دارند و در حلبی روغن آتش روشن میکنند. ما هم این همه را دیدیم و دم نزدیم؛ فیلسوفهای میخانهنشین و داییهای دنیا دیدهای که حرفهای توخالیشان با "ببین، پسرم" و "ببین، فرزندم" شروع میشود. شوخی شوخی گول خوردیم، آن هم چه جور. 0 4 زینب دیروز کتاب اوهام گوناگون عومور ایکلیم دمیر 4.0 0 صفحۀ 12 روحیه ! با خودش گفت روحیه و به یک روز تازهی بدون گذشته فکر کرد ، به نخستین آفتاب ، به نخستین سایه ، به نخستین زندگی . 《با مُرده نباید مُرد》.🕯 0 0 زینب دیروز کتاب اوهام گوناگون عومور ایکلیم دمیر 4.0 0 صفحۀ 15 《دوست دارم اوقات فراغتم را به رمان خواندن و تماشای فیلم و شنیدن موسیقی بگذرانم . میخواهم با کسی آشنا شوم که باقی زندگیام را پر کند . 》 0 0 زینب دیروز کتاب اوهام گوناگون عومور ایکلیم دمیر 4.0 0 صفحۀ 15 اندیشید شاید سیگار را هم ترک کردم . هاه ، لبخندی زد و سیگار دیگری روشن کرد .✨️ 0 0 زینب دیروز کتاب اوهام گوناگون عومور ایکلیم دمیر 4.0 0 صفحۀ 18 《در جایی گم شدهام که محال است انسانها به آن راه پیدا کنند . 》 دستکم آدم باید برای خودش کاری بکند ، مگر نه ؟ نباید منتظر پیدا شدن ماند . اگر از دیگران بپرسید ، میگویند من آدم تحصیلکردهای هستم . اما باور کنید عقلم به درک راز گذشت زمان قد نمیدهد . 0 0 صالح ملک 1404/2/21 کتاب اوهام گوناگون عومور ایکلیم دمیر 4.0 0 صفحۀ 62 وقتی داری در کثافت فرو میروی، دلت میخواهد بی درنگ آن کثافت را با کسی شریک شوی. راه دیگری ندارد. باید کسی را پیدا کنی که کم و بیش به اندازهی خودت غرق شده باشد. این از همه چیز مهمتر است، چون اگر طرف دردش از تو کمتر باشد، حوصلهی شنیدن ندارد و اگر از تو دردمندتر باشد،اصلا رویت نمیشود چیزی بگویی. پیدا کردن آدمی که بشود با او درد دل کرد، خودش درد دیگر است. 0 2 صالح ملک 1404/2/21 کتاب اوهام گوناگون عومور ایکلیم دمیر 4.0 0 صفحۀ 68 در تمام طول آن سالها، تنها چیزی که از زندگی میخواستم یک فاجعه بود، فاجعهای با ابعاد کوچک که تمام کارهای خطای گذشته و آیندهام را درست جلوه دهد. 0 2