بریدههای کتاب صدای آرچر لی لی بلوم 1402/11/19 صدای آرچر میا شریدن 4.2 41 صفحۀ 325 1 23 آقای گراهام 1403/5/26 صدای آرچر میا شریدن 4.2 41 صفحۀ 274 فقط ادای اسمم در دست هایش به قدری زیبا و دوست داشتنی بود که قلبم را سبک کرد 0 7 زینب 1403/10/4 صدای آرچر میا شریدن 4.2 41 صفحۀ 128 شاید هنگامی که پای غم و عذابی به میان میآمد که خودمان را مسئولش میدانستیم، هیچ درست و غلط، یا سیاه و سپیدی وجود نداشت؛ شاید تمام آنچه وجود داشت فقط گسترهای از طیف خاکستری بود. 0 29 melika.R 1403/4/30 صدای آرچر میا شریدن 4.2 41 صفحۀ 300 گاهی اوقات ترس بهترین قسما وجود ما رو ازمون میگیره 0 6 هستی دیروز صدای آرچر میا شریدن 4.2 41 صفحۀ 177 چشم هایش همهی آن چیزی را که صدایش نمیتوانست ، به من گفت. ما هزاران کلمه باهم حرف زدیم ، بی آنکه واژهای گفته باشیم. 0 15 خورشید 1403/10/5 صدای آرچر میا شریدن 4.2 41 صفحۀ 1 صدایش کوتاه تر از نجوا و بلندتر از خیال بود. 0 4 نیایش 1403/12/25 صدای آرچر میا شریدن 4.2 41 صفحۀ 273 الان چون داری یهجا به همش فکر میکنی غیرممکن و آزاردهنده به نظر میرسه.بذار آهسته جلو بریم. 0 1 نگار داداشی 1403/11/1 صدای آرچر میا شریدن 4.2 41 صفحۀ 128 شاید هنگامی که پای غم و عذابی به میان می آمد که خودمان را مسئولش می دانستیم، هیچ درست و غلط، یا سیاه یا سپیدی وجود نداشت؛ شاید تمام آنچه وجود داشت فقط گستره ای از طیف خاکستری بود. 0 2 Galile 1404/1/19 صدای آرچر میا شریدن 4.2 41 صفحۀ 12 «هیچ کدوم از اینا برام مهم نیست. اگه تو نباشی، هیچی اهمیت نداره. هنوز این رو نفهمیدی؟ از کارم استعفا میدم. زمین هارو میفروشم. ما با هم زندگی میکنیم عزیزدلم. خوشبخت میشیم. دور از اینجا، دوز از این جهنم. یه جایی که مال خودمون باشه.. تو این رو نمیخوای؟ بگو که میخوای. 🫠🌟» 0 2 𝐕𝐈𝐎𝐋𝐄𝐓 1403/10/10 صدای آرچر میا شریدن 4.2 41 صفحۀ 110 گاهی اوقات سکوتی همراه با درک بهتر از مشتی کلمات بی معنی بود. 0 10 نیایش 1403/12/25 صدای آرچر میا شریدن 4.2 41 صفحۀ 210 اون خیلی انتخابهای اشتباه کرد، اما همهش به خاطر این بود که دیگه برای خودش ارزش قائل نبود. 0 23 𝐕𝐀𝐍𝐄𝐒𝐒𝐀 1403/6/11 صدای آرچر میا شریدن 4.2 41 صفحۀ 278 عشق ورزیدن به یک انسان دیگر همیشه به این معناست که روحت را برایش آشکار کنی. 0 1 غزل، دختر خوانده حافظ✨:) 1403/8/9 صدای آرچر میا شریدن 4.2 41 صفحۀ 375 بلندترین واژه ها آنهایی هستند که ما زندگیشان می کنیم. 0 23 هستی 2 روز پیش صدای آرچر میا شریدن 4.2 41 صفحۀ 71 《به کتاب خوندن ادامه بده. دخترا عاشقشن.》 0 7 Galile 1404/1/19 صدای آرچر میا شریدن 4.2 41 صفحۀ 9 «البته عشق و یک عمر زندگی مشترک هم تو این مسئله موثره کم کم به جایی میرسی که همسرت عملا بخشی از توئه و تو نمیتونی به خودت دروغ بگی 🫂🍃:)» 0 2 ℱ𝒶𝓉ℯ𝓂ℯ 1403/5/4 صدای آرچر میا شریدن 4.2 41 صفحۀ 338 <<منو ببر خونه آرچر>> 0 0 fateme 1403/5/1 صدای آرچر میا شریدن 4.2 41 صفحۀ 109 پرسیدم :«تلویزیون داری؟» سر تکان داد. _نه من کتاب دارم... 0 1 یاسمن 1404/1/6 صدای آرچر میا شریدن 4.2 41 صفحۀ 139 من بهتر از هرکسی میدانستم که وقتی آماده نیستی درباره ی موضوعی حرف بزنی، هیچکس نباید مجبورت کند. 0 2 نوا 1403/9/15 صدای آرچر میا شریدن 4.2 41 صفحۀ 110 گاهی اوقات سکوتی همراه با درک، بهتر از مشتی کلمات بی معنی بود. 0 4 نوا 1403/9/15 صدای آرچر میا شریدن 4.2 41 صفحۀ 124 پای آدم ها که به میان می آمد کاملا گیج میشدم. ساده تر بود وانمود کنم اصلا وجود ندارند. 0 4
بریدههای کتاب صدای آرچر لی لی بلوم 1402/11/19 صدای آرچر میا شریدن 4.2 41 صفحۀ 325 1 23 آقای گراهام 1403/5/26 صدای آرچر میا شریدن 4.2 41 صفحۀ 274 فقط ادای اسمم در دست هایش به قدری زیبا و دوست داشتنی بود که قلبم را سبک کرد 0 7 زینب 1403/10/4 صدای آرچر میا شریدن 4.2 41 صفحۀ 128 شاید هنگامی که پای غم و عذابی به میان میآمد که خودمان را مسئولش میدانستیم، هیچ درست و غلط، یا سیاه و سپیدی وجود نداشت؛ شاید تمام آنچه وجود داشت فقط گسترهای از طیف خاکستری بود. 0 29 melika.R 1403/4/30 صدای آرچر میا شریدن 4.2 41 صفحۀ 300 گاهی اوقات ترس بهترین قسما وجود ما رو ازمون میگیره 0 6 هستی دیروز صدای آرچر میا شریدن 4.2 41 صفحۀ 177 چشم هایش همهی آن چیزی را که صدایش نمیتوانست ، به من گفت. ما هزاران کلمه باهم حرف زدیم ، بی آنکه واژهای گفته باشیم. 0 15 خورشید 1403/10/5 صدای آرچر میا شریدن 4.2 41 صفحۀ 1 صدایش کوتاه تر از نجوا و بلندتر از خیال بود. 0 4 نیایش 1403/12/25 صدای آرچر میا شریدن 4.2 41 صفحۀ 273 الان چون داری یهجا به همش فکر میکنی غیرممکن و آزاردهنده به نظر میرسه.بذار آهسته جلو بریم. 0 1 نگار داداشی 1403/11/1 صدای آرچر میا شریدن 4.2 41 صفحۀ 128 شاید هنگامی که پای غم و عذابی به میان می آمد که خودمان را مسئولش می دانستیم، هیچ درست و غلط، یا سیاه یا سپیدی وجود نداشت؛ شاید تمام آنچه وجود داشت فقط گستره ای از طیف خاکستری بود. 0 2 Galile 1404/1/19 صدای آرچر میا شریدن 4.2 41 صفحۀ 12 «هیچ کدوم از اینا برام مهم نیست. اگه تو نباشی، هیچی اهمیت نداره. هنوز این رو نفهمیدی؟ از کارم استعفا میدم. زمین هارو میفروشم. ما با هم زندگی میکنیم عزیزدلم. خوشبخت میشیم. دور از اینجا، دوز از این جهنم. یه جایی که مال خودمون باشه.. تو این رو نمیخوای؟ بگو که میخوای. 🫠🌟» 0 2 𝐕𝐈𝐎𝐋𝐄𝐓 1403/10/10 صدای آرچر میا شریدن 4.2 41 صفحۀ 110 گاهی اوقات سکوتی همراه با درک بهتر از مشتی کلمات بی معنی بود. 0 10 نیایش 1403/12/25 صدای آرچر میا شریدن 4.2 41 صفحۀ 210 اون خیلی انتخابهای اشتباه کرد، اما همهش به خاطر این بود که دیگه برای خودش ارزش قائل نبود. 0 23 𝐕𝐀𝐍𝐄𝐒𝐒𝐀 1403/6/11 صدای آرچر میا شریدن 4.2 41 صفحۀ 278 عشق ورزیدن به یک انسان دیگر همیشه به این معناست که روحت را برایش آشکار کنی. 0 1 غزل، دختر خوانده حافظ✨:) 1403/8/9 صدای آرچر میا شریدن 4.2 41 صفحۀ 375 بلندترین واژه ها آنهایی هستند که ما زندگیشان می کنیم. 0 23 هستی 2 روز پیش صدای آرچر میا شریدن 4.2 41 صفحۀ 71 《به کتاب خوندن ادامه بده. دخترا عاشقشن.》 0 7 Galile 1404/1/19 صدای آرچر میا شریدن 4.2 41 صفحۀ 9 «البته عشق و یک عمر زندگی مشترک هم تو این مسئله موثره کم کم به جایی میرسی که همسرت عملا بخشی از توئه و تو نمیتونی به خودت دروغ بگی 🫂🍃:)» 0 2 ℱ𝒶𝓉ℯ𝓂ℯ 1403/5/4 صدای آرچر میا شریدن 4.2 41 صفحۀ 338 <<منو ببر خونه آرچر>> 0 0 fateme 1403/5/1 صدای آرچر میا شریدن 4.2 41 صفحۀ 109 پرسیدم :«تلویزیون داری؟» سر تکان داد. _نه من کتاب دارم... 0 1 یاسمن 1404/1/6 صدای آرچر میا شریدن 4.2 41 صفحۀ 139 من بهتر از هرکسی میدانستم که وقتی آماده نیستی درباره ی موضوعی حرف بزنی، هیچکس نباید مجبورت کند. 0 2 نوا 1403/9/15 صدای آرچر میا شریدن 4.2 41 صفحۀ 110 گاهی اوقات سکوتی همراه با درک، بهتر از مشتی کلمات بی معنی بود. 0 4 نوا 1403/9/15 صدای آرچر میا شریدن 4.2 41 صفحۀ 124 پای آدم ها که به میان می آمد کاملا گیج میشدم. ساده تر بود وانمود کنم اصلا وجود ندارند. 0 4