بریدههای کتاب قصه معراج مریم محسنیزاده 1403/6/29 قصه معراج مهدی خدامیان آرانی 3.7 1 صفحۀ 5 آيا "سِدرَةُ المُنتَهى" را مىشناسى؟ درخت بزرگى كه در ملكوت اعلى است و هزاران فرشته در اطراف آن هستند. اما چرا اين درخت را به اين نام مىخوانند؟ چون اين درخت آخرين ايستگاه است! پيامبران و فرشتگان تا اينجا بيشتر نمىتوانند جلو بيايند. به اين درخت كه برسى، هر كس كه باشى بايد متوقف شوى! اينجا آخر خط است. جبرئيل خطاب به پيامبر نموده و عرضه مىدارد: اى محمد! اين صداى خداوند است كه مىگويد: "مهربانى من بر غضبم سبقت گرفته است". و اينجاست كه پيامبر عرضه مىدارد: بار خدايا، عفو و بخشش تو را مىطلبم. اكنون ديگر موقع خداحافظى است! جبرئيل با پيامبر خداحافظى مىكند. جبرئيل از مكه تا اينجا همراه پيامبر آمده است و يك همسفر خوب براى پيامبر بوده است اما چرا رفيق نيمهراه مىشود؟ پيامبر به او مىفرمايد: چرا همراه من نمىآيى؟ جبرئيل عرضه مىدارد: اگر به اندازهٔ سر سوزنى جلوتر بيايم، پرو بال من مىسوزد. و جبرئيل كنار سِدرَةُ المُنتهى منتظر پيامبر مىماند تا او برگردد. و پيامبر به سفر خود ادامه مىدهد. 0 0 مریم محسنیزاده 1403/6/29 قصه معراج مهدی خدامیان آرانی 3.7 1 صفحۀ 4 خداوند، سيصد هزار سال قبل، هديهٔ پيامبر خود را آماده كرده است. هدف خدا از خلقت آن سيب خوشبو چه بود؟ به نظر شما آيا فرشتگان به جواب سؤال خود رسيدند؟ بايد صبر كنى تا پيامبر اين سيب را تناول كند و از آن حضرت زهرا سلاماللهعلیها، پا به عرصه گيتى گذارد، آن وقت، رازِ خلقت اين سيب برايت معلوم مىشود. حتماً شنيدهاى پيامبر بارها و بارها حضرت زهرا سلاماللهعلیها را مىبوسيد؟ و عايشه (همسر پيامبر) كه اين منظره را مىديد زبان به اعتراض گشود. يك روز پيامبر به او فرمود: فاطمهٔ من از آن ميوهٔ بهشتى خلق شده است. من هرگاه دلم براى بهشت تنگ مىشود فاطمهام را مىبويم و مىبوسم. چرا كه فاطمهٔ من بوى بهشت مىدهد! 0 0 مریم محسنیزاده 1403/6/29 قصه معراج مهدی خدامیان آرانی 3.7 1 صفحۀ 1 خداوند دستور مىدهد تا دو نهر براى پيامبر در آسمان هفتم جارى شود. نهر كوثر و نهر رحمت! اين دو نهر از ميان دُرّ و ياقوت مىگذرند و چقدر خوشبو هستند. پيامبر از نهر كوثر مقدارى مىآشامد، آبى شيرين تر از عسل! و آنگاه در نهر رحمت، غسل مىكند. 0 0 مریم محسنیزاده 1403/6/29 قصه معراج مهدی خدامیان آرانی 3.7 1 صفحۀ 2 جبرئيل خطاب به پيامبر مىكند و مىگويد: اگر أمّت تو همهٔ محبت حضرت على علیهالسلام را داشتند، خدا جهنم را خلق نمىكرد. 0 0 مریم محسنیزاده 1403/6/29 قصه معراج مهدی خدامیان آرانی 3.7 1 صفحۀ 3 خداوند، در بالاى عرش خود، مدح و ثناى على علیهالسلام مىكرد و بر او، درود مىفرستاد! و عرش خدا، اين مدح و ثنا و صلوات را مىشنيد. اينجا بود كه عرش مشتاق شد تا اين على علیهالسلام را ببيند. آرى عرش، بىقرار على علیهالسلام شده بود! خدا، فرشتهاى را به شكل على علیهالسلام خلق كرد تا عرش به او نظر كند و به آرامش برسد. اين فرشته دائماً در حال عبادت است. تا روز قيامت، ثواب عبادت او براى شيعيان او نوشته مىشود. 1 1 مریم محسنیزاده 1403/6/29 قصه معراج مهدی خدامیان آرانی 3.7 1 صفحۀ 1 امام صادق علیهالسلام، اعتقاد داشتن به معراج پيامبر را از نشانههاى شيعه مىداند. بُراق، مركبى بهشتى است كه خدا براى پيامبر آماده نموده تا پيامبر ما بر آن سوار شود و سفر خود را آغاز كند. [...] بُراق، همچون اسب بهشتى، دو بال دارد و با سرعت برق پرواز مىكند و مىتواند تمام دنيا را در يك چشم به هم زدن بپيمايد. بُراق، بسيار نورانى است و خداوند او را به انواع جواهرات بهشتى، زينت نموده است. او مَركب مخصوص حضرت محمد صلاللهعليهوآلهوسلم است و تا به حال هيچكسى بر آن، سوار نشده است. 0 0
بریدههای کتاب قصه معراج مریم محسنیزاده 1403/6/29 قصه معراج مهدی خدامیان آرانی 3.7 1 صفحۀ 5 آيا "سِدرَةُ المُنتَهى" را مىشناسى؟ درخت بزرگى كه در ملكوت اعلى است و هزاران فرشته در اطراف آن هستند. اما چرا اين درخت را به اين نام مىخوانند؟ چون اين درخت آخرين ايستگاه است! پيامبران و فرشتگان تا اينجا بيشتر نمىتوانند جلو بيايند. به اين درخت كه برسى، هر كس كه باشى بايد متوقف شوى! اينجا آخر خط است. جبرئيل خطاب به پيامبر نموده و عرضه مىدارد: اى محمد! اين صداى خداوند است كه مىگويد: "مهربانى من بر غضبم سبقت گرفته است". و اينجاست كه پيامبر عرضه مىدارد: بار خدايا، عفو و بخشش تو را مىطلبم. اكنون ديگر موقع خداحافظى است! جبرئيل با پيامبر خداحافظى مىكند. جبرئيل از مكه تا اينجا همراه پيامبر آمده است و يك همسفر خوب براى پيامبر بوده است اما چرا رفيق نيمهراه مىشود؟ پيامبر به او مىفرمايد: چرا همراه من نمىآيى؟ جبرئيل عرضه مىدارد: اگر به اندازهٔ سر سوزنى جلوتر بيايم، پرو بال من مىسوزد. و جبرئيل كنار سِدرَةُ المُنتهى منتظر پيامبر مىماند تا او برگردد. و پيامبر به سفر خود ادامه مىدهد. 0 0 مریم محسنیزاده 1403/6/29 قصه معراج مهدی خدامیان آرانی 3.7 1 صفحۀ 4 خداوند، سيصد هزار سال قبل، هديهٔ پيامبر خود را آماده كرده است. هدف خدا از خلقت آن سيب خوشبو چه بود؟ به نظر شما آيا فرشتگان به جواب سؤال خود رسيدند؟ بايد صبر كنى تا پيامبر اين سيب را تناول كند و از آن حضرت زهرا سلاماللهعلیها، پا به عرصه گيتى گذارد، آن وقت، رازِ خلقت اين سيب برايت معلوم مىشود. حتماً شنيدهاى پيامبر بارها و بارها حضرت زهرا سلاماللهعلیها را مىبوسيد؟ و عايشه (همسر پيامبر) كه اين منظره را مىديد زبان به اعتراض گشود. يك روز پيامبر به او فرمود: فاطمهٔ من از آن ميوهٔ بهشتى خلق شده است. من هرگاه دلم براى بهشت تنگ مىشود فاطمهام را مىبويم و مىبوسم. چرا كه فاطمهٔ من بوى بهشت مىدهد! 0 0 مریم محسنیزاده 1403/6/29 قصه معراج مهدی خدامیان آرانی 3.7 1 صفحۀ 1 خداوند دستور مىدهد تا دو نهر براى پيامبر در آسمان هفتم جارى شود. نهر كوثر و نهر رحمت! اين دو نهر از ميان دُرّ و ياقوت مىگذرند و چقدر خوشبو هستند. پيامبر از نهر كوثر مقدارى مىآشامد، آبى شيرين تر از عسل! و آنگاه در نهر رحمت، غسل مىكند. 0 0 مریم محسنیزاده 1403/6/29 قصه معراج مهدی خدامیان آرانی 3.7 1 صفحۀ 2 جبرئيل خطاب به پيامبر مىكند و مىگويد: اگر أمّت تو همهٔ محبت حضرت على علیهالسلام را داشتند، خدا جهنم را خلق نمىكرد. 0 0 مریم محسنیزاده 1403/6/29 قصه معراج مهدی خدامیان آرانی 3.7 1 صفحۀ 3 خداوند، در بالاى عرش خود، مدح و ثناى على علیهالسلام مىكرد و بر او، درود مىفرستاد! و عرش خدا، اين مدح و ثنا و صلوات را مىشنيد. اينجا بود كه عرش مشتاق شد تا اين على علیهالسلام را ببيند. آرى عرش، بىقرار على علیهالسلام شده بود! خدا، فرشتهاى را به شكل على علیهالسلام خلق كرد تا عرش به او نظر كند و به آرامش برسد. اين فرشته دائماً در حال عبادت است. تا روز قيامت، ثواب عبادت او براى شيعيان او نوشته مىشود. 1 1 مریم محسنیزاده 1403/6/29 قصه معراج مهدی خدامیان آرانی 3.7 1 صفحۀ 1 امام صادق علیهالسلام، اعتقاد داشتن به معراج پيامبر را از نشانههاى شيعه مىداند. بُراق، مركبى بهشتى است كه خدا براى پيامبر آماده نموده تا پيامبر ما بر آن سوار شود و سفر خود را آغاز كند. [...] بُراق، همچون اسب بهشتى، دو بال دارد و با سرعت برق پرواز مىكند و مىتواند تمام دنيا را در يك چشم به هم زدن بپيمايد. بُراق، بسيار نورانى است و خداوند او را به انواع جواهرات بهشتى، زينت نموده است. او مَركب مخصوص حضرت محمد صلاللهعليهوآلهوسلم است و تا به حال هيچكسى بر آن، سوار نشده است. 0 0