بریده‌های کتاب ره‌ش

-با جان ورها باید حرف زد خودشان آرام می‌شوند. ما هم جان ور هستیم دیگر. حالا یک نطقی هم داریم که چه به تر... با ما هم باید حرف زد!

- خاک رساناست پسرم. وصل می کند همه را به هم...

گاهی اوقات منطقه ساده ی بچه‌ها خیلی درست‌تر از منطقه پیچیده ی ماست...

مرد اگر مر باشد، می شود مثل یک چِکِ چهارشانه ی موبور که پراگ ش را بگذارد کنار رودخانه و خودش بایستاد روبه روی لشگر سرباز سرخ و سفید ... مرد اگر مرد باشد می شود فرانسه رمانتیک و عاشق پاریس با آن بوتیک های معطر شانزلیزه...

اسم ها از آسمان می افتند پایین!

فَلَمَّا جَآءَ أَمۡرُنَا جَعَلۡنَا عَٰلِيَهَا سَافِلَهَا.پس هنگامی که امر ما در رسد، عالی را سافل می‌گردانیم. ر ه ش

زنم آیا من ؟! مرد اگر مرد باشد،....زیر سایه اش هزاران زن می‌توانند بیاسایند.مرد اگر مرد باشد میشود مثل یک ترک با سیبیل های از بناگوش درگرفته که معشوقه اش دراز میکشد لب آب و عشق میکند؛ مثل استانبول...می‌شود فرانسه رمانتیک عاشق پاریس.... کسی باشد که آدم را بخواهد .یکبار دیگر ،حلقه ای نو به انگشت دست بیاندازد.صفوی باشد و نقش جهانی بیاندازد به انگشت نازک اصفهان. زند باشد و ارگی طلایی هدیه کند به شیراز. و برای من چه کردند؟ ..زنم آیا من؟!

آب هم رساناست.سلام بر ارباب تشنگان عالم.و سلام بر هر که هوای او را دارد.آب هم زنده است.

- آب هم رساناست... سلام بر ارباب تشنگانِ عالم... و سلام بر هرکه هوای او را دارد... آب هم زنده است... خاک می‌رساند به هرجا که خاک هست... اما آب می‌رود حتا به جایی که آب نیست...

-نفسِ این عزیز، نفسِ ماست...

«لا اقسم بهذا البلد و انت حل بهذا البلد...» سوگند به این شهر، وقتی تو در آنی...

بازگشت همه به سوی اوست... هیچ حرفی حساب تر نیست از این حرف. روزی بر می‌گردیم و می‌فهمیم که چه قدر خراب کرده ایم.