بریده‌های کتاب موضوع مرگ و زندگی

سوگ بهایِ جرئتِ دوست داشتنِ دیگران است.

هرچه کامل تر زندگی کنی، مرگت کمتر فاجعه بار خواهد بود

زندگی همیشه برای من موقتی است! کار من این است که تا زمان مرگم زندگی کنم!

یک دستورالعمل واحد برای همه وجود ندارد، هرکس باید آنچه را برایش مهم است، خودش پیدا کند.....من یادگرفته ام بهترینِ خودم را از منابع متعددی به دست آورم.

تو،یعنی خود تو، فقط یکبار زندگی می‌کنی. از تمام این پدیده‌ی شگفت‌انگیز به نام «خودآگاهی» لذت ببر و خودت رو غرق افسوس خوردن برای چیزی که یه بار داشتی نکن!

آنکه در قلب بازماندگانش زنده است، هرگز نمی‌میرد...

وقتی به گذشته‌ی از یاد رفته‌ام می‌اندیشم، حس غم درونم زبانه می‌کشد. من یگانه حافظ خاطرات بسیاری از کسانی‌ام که مرده‌اند....

هرچقدر زندگی نزیسته‌ات بیشتر باشد، اضطراب مرگت بیشتر است!!

بخش زیادی از اضطراب ها ریشه در در ترس از فراموشی دارد!

او یکبار به من گفت از مرگ نمی‌ترسد اما مسلماً از مردن میترسد.

بر خودت و نیازهای روزانه آن تمرکز کن. زمان آن رسیده که بقیه ی دنیا رها کنی تا خودشان از خودشان مراقبت کنند.

هستی ما چیزی نیست به جز روزنه‌ای از نور بین دو تاریکی ابدی