بریدههای کتاب خانه ی شادی ثنا 1403/10/22 خانه ی شادی ادیت وارتن 5.0 1 صفحۀ 80 آن روز، روز تن دادن به امیال ناگهانی و گریز بود. 0 5 ثنا 1403/10/25 خانه ی شادی ادیت وارتن 5.0 1 صفحۀ 290 لی لی از مسیر حرکت جمع دور بود و برای اولین بار احساس کرد که مطلقا تنهاست. هیچکس به او نگاه نکرد، انگار هیچکس از حضور او آگاه نبود؛ لی لی اعماق اقیانوس بی اهمیت بودن را میکاوید و زیر بار بی اعتنایی آن جمع، درد تند و تیزتر امیدهای برباد رفته را نیز احساس میکرد. 0 8 ثنا 1403/10/25 خانه ی شادی ادیت وارتن 5.0 1 صفحۀ 205 گرتی مثل همه کسانی که داشتند غرق میشدند احساس کرد که غرق شدن در مقایسه با درد ناشی از تقلا برای رسیدن به سطح هیچ نیست. 0 7 روژان 1404/1/11 خانه ی شادی ادیت وارتن 5.0 1 صفحۀ 33 دوشیزه بارت از سر بصیرت میدانست که کِبر و نخوتِ درون انسان با حقارت برونش تناسب دارد. 0 27 ثنا 1403/10/25 خانه ی شادی ادیت وارتن 5.0 1 صفحۀ 215 بیخواب شدن هولناکه…همه چیزهای وحشتناک کنار تخت میایستن و به آدم خیره میشن… 0 6 ثنا 1403/10/25 خانه ی شادی ادیت وارتن 5.0 1 صفحۀ 218 من از گودترین اعماق هم بیشتر سقوط کردم، چون همون چیزهایی رو دریافت کردم که اونها کردن و برعکس اونها بهاش رو نپرداختم. 0 7 ثنا 1403/10/24 خانه ی شادی ادیت وارتن 5.0 1 صفحۀ 139 لی لی میدانست که جامعه بیش از هر چیز از کسانی منزجر است که نفهمیدهاند چطور از آن بهره ببرند. 2 14 ثنا 1403/10/21 خانه ی شادی ادیت وارتن 5.0 1 صفحۀ 15 لی لی بارت قربانی تمدنی بود که او را به وجود آورده بود، چنان علنی و آشکار که پنداری حلقههای دستبندش چون غل و زنجیر او را به سرنوشتش بسته بود. 0 30 روژان دیروز خانه ی شادی ادیت وارتن 5.0 1 صفحۀ 219 حتی قطرات اشکِ برآمده از دردورنجش نیز چون قطرات بارانِ فروآمده بر گلهای رز بود. 0 21 ثنا 1403/10/25 خانه ی شادی ادیت وارتن 5.0 1 صفحۀ 195 برای قلبی پارهپاره که نزدیکی انسانها برایش هیچ آرامشی در پی ندارد، اتاق شاید چون یک انسان بازوانش را بگشاید، اما کسی که همه چاردیواریها برایش یکساناند، در چنین ساعاتی همه جا یک تبعیدی است. 1 42 روژان دیروز خانه ی شادی ادیت وارتن 5.0 1 صفحۀ 208 اما سلدن در حضور لیلی بهتر میدید و آزادانهتر نفس میکشید. لیلی درآن واحد هم وزنِ سنگینِ روی سینهٔ او بود، هم تیرکی که هردو را به ساحل امن میرساند. 0 0
بریدههای کتاب خانه ی شادی ثنا 1403/10/22 خانه ی شادی ادیت وارتن 5.0 1 صفحۀ 80 آن روز، روز تن دادن به امیال ناگهانی و گریز بود. 0 5 ثنا 1403/10/25 خانه ی شادی ادیت وارتن 5.0 1 صفحۀ 290 لی لی از مسیر حرکت جمع دور بود و برای اولین بار احساس کرد که مطلقا تنهاست. هیچکس به او نگاه نکرد، انگار هیچکس از حضور او آگاه نبود؛ لی لی اعماق اقیانوس بی اهمیت بودن را میکاوید و زیر بار بی اعتنایی آن جمع، درد تند و تیزتر امیدهای برباد رفته را نیز احساس میکرد. 0 8 ثنا 1403/10/25 خانه ی شادی ادیت وارتن 5.0 1 صفحۀ 205 گرتی مثل همه کسانی که داشتند غرق میشدند احساس کرد که غرق شدن در مقایسه با درد ناشی از تقلا برای رسیدن به سطح هیچ نیست. 0 7 روژان 1404/1/11 خانه ی شادی ادیت وارتن 5.0 1 صفحۀ 33 دوشیزه بارت از سر بصیرت میدانست که کِبر و نخوتِ درون انسان با حقارت برونش تناسب دارد. 0 27 ثنا 1403/10/25 خانه ی شادی ادیت وارتن 5.0 1 صفحۀ 215 بیخواب شدن هولناکه…همه چیزهای وحشتناک کنار تخت میایستن و به آدم خیره میشن… 0 6 ثنا 1403/10/25 خانه ی شادی ادیت وارتن 5.0 1 صفحۀ 218 من از گودترین اعماق هم بیشتر سقوط کردم، چون همون چیزهایی رو دریافت کردم که اونها کردن و برعکس اونها بهاش رو نپرداختم. 0 7 ثنا 1403/10/24 خانه ی شادی ادیت وارتن 5.0 1 صفحۀ 139 لی لی میدانست که جامعه بیش از هر چیز از کسانی منزجر است که نفهمیدهاند چطور از آن بهره ببرند. 2 14 ثنا 1403/10/21 خانه ی شادی ادیت وارتن 5.0 1 صفحۀ 15 لی لی بارت قربانی تمدنی بود که او را به وجود آورده بود، چنان علنی و آشکار که پنداری حلقههای دستبندش چون غل و زنجیر او را به سرنوشتش بسته بود. 0 30 روژان دیروز خانه ی شادی ادیت وارتن 5.0 1 صفحۀ 219 حتی قطرات اشکِ برآمده از دردورنجش نیز چون قطرات بارانِ فروآمده بر گلهای رز بود. 0 21 ثنا 1403/10/25 خانه ی شادی ادیت وارتن 5.0 1 صفحۀ 195 برای قلبی پارهپاره که نزدیکی انسانها برایش هیچ آرامشی در پی ندارد، اتاق شاید چون یک انسان بازوانش را بگشاید، اما کسی که همه چاردیواریها برایش یکساناند، در چنین ساعاتی همه جا یک تبعیدی است. 1 42 روژان دیروز خانه ی شادی ادیت وارتن 5.0 1 صفحۀ 208 اما سلدن در حضور لیلی بهتر میدید و آزادانهتر نفس میکشید. لیلی درآن واحد هم وزنِ سنگینِ روی سینهٔ او بود، هم تیرکی که هردو را به ساحل امن میرساند. 0 0