بریدهای از کتاب خانه ی شادی اثر ادیت وارتن
20 ساعت پیش
صفحۀ 290
لی لی از مسیر حرکت جمع دور بود و برای اولین بار احساس کرد که مطلقا تنهاست. هیچکس به او نگاه نکرد، انگار هیچکس از حضور او آگاه نبود؛ لی لی اعماق اقیانوس بی اهمیت بودن را میکاوید و زیر بار بی اعتنایی آن جمع، درد تند و تیزتر امیدهای برباد رفته را نیز احساس میکرد.
لی لی از مسیر حرکت جمع دور بود و برای اولین بار احساس کرد که مطلقا تنهاست. هیچکس به او نگاه نکرد، انگار هیچکس از حضور او آگاه نبود؛ لی لی اعماق اقیانوس بی اهمیت بودن را میکاوید و زیر بار بی اعتنایی آن جمع، درد تند و تیزتر امیدهای برباد رفته را نیز احساس میکرد.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.