بریده‌ای از کتاب خانه ی شادی اثر ادیت وارتن

ثنا

ثنا

20 ساعت پیش

خانه ی شادی
بریدۀ کتاب

صفحۀ 290

لی‌ لی از مسیر حرکت جمع دور بود و برای اولین بار احساس کرد که مطلقا تنهاست. هیچ‌کس به او نگاه نکرد، انگار هیچ‌کس از حضور او آگاه نبود؛ لی لی اعماق اقیانوس بی اهمیت بودن را می‌کاوید و زیر بار بی اعتنایی آن جمع، درد تند و تیزتر امیدهای برباد رفته را نیز احساس می‌کرد.

لی‌ لی از مسیر حرکت جمع دور بود و برای اولین بار احساس کرد که مطلقا تنهاست. هیچ‌کس به او نگاه نکرد، انگار هیچ‌کس از حضور او آگاه نبود؛ لی لی اعماق اقیانوس بی اهمیت بودن را می‌کاوید و زیر بار بی اعتنایی آن جمع، درد تند و تیزتر امیدهای برباد رفته را نیز احساس می‌کرد.

73

3

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.