بریدههای کتاب من، پیش از تو پناهنده ی کلمات ✨💙 1402/7/9 من، پیش از تو جوجو مویز 3.6 97 صفحۀ 232 کلارک تو دیگه کی هستی! واقعا که از خودراضی هستی. -کی؟ من؟ -خودت را از هر چیزی محروم میکنی فقط با این فکر که اهلش نیستی. -نحیر، این طورها نیست. -از کجا میدانی نیست؟هیچ کاری نکردی. هیچ کجا نرفتی. واقعا خبر از خودت داری که کی هستی؟ 0 6 Ahoura 1402/12/17 من، پیش از تو جوجو مویز 3.6 97 صفحۀ 511 - مامی، من به ویل بدهکارم. وظیفهام است بروم. فکر میکنی کی فکر رفتن به کالج را به سرم انداخت؟ خیال میکنی کی تشویقم کرد کاری برای زندگیام بکنم؟ سفر بروم، برای خودم آرزوهایی داشته باشم. ها؟ کی طرز فکرم را عوض کرد؟ حتی در مورد خودم. همهاش ویل بود. در این بیست و هفت سال عمرم، فقط توی این شش ماه گذشته بود که کاری انجام دادم، زندگی کردم. پس اگر از من میخواهد بروم سوئیس، میروم. حالا نتیجهاش هر چه میخواهد باشد. 0 8 پناهنده ی کلمات ✨💙 1402/7/9 من، پیش از تو جوجو مویز 3.6 97 صفحۀ 1 من هیچوقت برای کارهایی که کردهام، پشیمان نیستم. زیرا اکثر روزها اگر در یک صندلی چرخدار گیر افتاده باشی تنها چیزی که داری مکانهایی است که در خاطراتت میتوانی به آنها سفر کنی 0 4 𝐕𝐀𝐍𝐄𝐒𝐒𝐀 1403/10/15 من، پیش از تو جوجو مویز 3.6 97 صفحۀ 477 فقط می توان به کسی کمک کرد که خودش همپذیرای کمک باشد. 0 8 پناهنده ی کلمات ✨💙 1402/7/9 من، پیش از تو جوجو مویز 3.6 97 صفحۀ 123 گاهی لحظات به طور طبیعی سپری میشوند و گاهی هم غیرعادی. بعضی اوقت انگار زمان کش آمده است و بعضی اوقات هم زندگی، زندگی واقعی، عین برق و باد میگذرد؛ 0 3 هانیه 1402/4/18 من، پیش از تو جوجو مویز 3.6 97 صفحۀ 1 0 10 زهرا سادات گوهری 1402/10/26 من، پیش از تو جوجو مویز 3.6 97 صفحۀ 521 0 3
بریدههای کتاب من، پیش از تو پناهنده ی کلمات ✨💙 1402/7/9 من، پیش از تو جوجو مویز 3.6 97 صفحۀ 232 کلارک تو دیگه کی هستی! واقعا که از خودراضی هستی. -کی؟ من؟ -خودت را از هر چیزی محروم میکنی فقط با این فکر که اهلش نیستی. -نحیر، این طورها نیست. -از کجا میدانی نیست؟هیچ کاری نکردی. هیچ کجا نرفتی. واقعا خبر از خودت داری که کی هستی؟ 0 6 Ahoura 1402/12/17 من، پیش از تو جوجو مویز 3.6 97 صفحۀ 511 - مامی، من به ویل بدهکارم. وظیفهام است بروم. فکر میکنی کی فکر رفتن به کالج را به سرم انداخت؟ خیال میکنی کی تشویقم کرد کاری برای زندگیام بکنم؟ سفر بروم، برای خودم آرزوهایی داشته باشم. ها؟ کی طرز فکرم را عوض کرد؟ حتی در مورد خودم. همهاش ویل بود. در این بیست و هفت سال عمرم، فقط توی این شش ماه گذشته بود که کاری انجام دادم، زندگی کردم. پس اگر از من میخواهد بروم سوئیس، میروم. حالا نتیجهاش هر چه میخواهد باشد. 0 8 پناهنده ی کلمات ✨💙 1402/7/9 من، پیش از تو جوجو مویز 3.6 97 صفحۀ 1 من هیچوقت برای کارهایی که کردهام، پشیمان نیستم. زیرا اکثر روزها اگر در یک صندلی چرخدار گیر افتاده باشی تنها چیزی که داری مکانهایی است که در خاطراتت میتوانی به آنها سفر کنی 0 4 𝐕𝐀𝐍𝐄𝐒𝐒𝐀 1403/10/15 من، پیش از تو جوجو مویز 3.6 97 صفحۀ 477 فقط می توان به کسی کمک کرد که خودش همپذیرای کمک باشد. 0 8 پناهنده ی کلمات ✨💙 1402/7/9 من، پیش از تو جوجو مویز 3.6 97 صفحۀ 123 گاهی لحظات به طور طبیعی سپری میشوند و گاهی هم غیرعادی. بعضی اوقت انگار زمان کش آمده است و بعضی اوقات هم زندگی، زندگی واقعی، عین برق و باد میگذرد؛ 0 3 هانیه 1402/4/18 من، پیش از تو جوجو مویز 3.6 97 صفحۀ 1 0 10 زهرا سادات گوهری 1402/10/26 من، پیش از تو جوجو مویز 3.6 97 صفحۀ 521 0 3