بریده‌های کتاب نیمه پنهان آمریکا: مروری کوتاه بر بنیان های نظری و ارکان تمدنی آمریکا

بریدۀ کتاب

صفحۀ 23

در خصوص آنچه که به «جنگ‌های استقلال» و یا به تعبیری «انقلاب آمریکا» معروف گردیده، چند نکته گفتنی وجود دارد: اول، رهبری جنگ را سرمایه داران آمریکایی بر عهده داشتند و انگیزه آن‌ها از این امر، گسترش دامنه سودجویی های طبقاتی شان در مقابل اشراف انگلیسی بود. دوم، فرماندهان رده بالای نظامی و رهبران اصلی فکری و سیاسی و حامیان مالی جنگ‌های استقلال، همگی وابسته به لژهای فراماسونری بودند. سوم،«اعلامیه استقلال آمریکا»(که توسط یک فراماسونر به نام «توماس جفرسون» تنظیم گردید) علیرغم همه ادعاها و شعارهای توخالی و فریبنده دربارهٔ «حقوق بشر» حتی اشاره ای نیز به حقوق بردگان و افول بردگی و قطع آزارهای نژاد پرستانه نداشته است. چهارم، یکی از عوامل اصلی پیروزی آمریکایی‌ها در جنگ های استقلال، حمایت های گسترده نظامی و مالی و دیپلماتیک استعمارگران فرانسوی بود که انگیزه اصلی فرانسوی ها نیز، در واقع پیشبرد اهداف سودجویانه شان در رقابت با دولت انگلیس بوده است نه چیز دیگر. نکته جالب دیگر این‌که، فرماندهان سپاهیان فرانسوی که به آمریکایی ها کمک می‌کردند (مثل ژنرال«لافایت») خود نیز فراماسونر بودند. بدین ترتیب بسیار به جا است اگر بگوییم «جمهوری ایالات متحده آمریکا» را فراماسونرها و سرمایه داران آمریکایی با کمک استعمارگران فرانسوی پدید آوردند. البته در بررسی مبانی فرهنگی و اعتقادی جمهوری سرمایه داران در آمریکا، خواهیم دید که باورهای شبه یهودی و پیوریتانیستی نیز نقش عمده ای در شکل گیری ارکان فرهنگی جامعه آمریکا داشتند. «اعلامیه استقلال آمریکا» از آغاز و به طور صریح خصلت پول سالارانه داشت و یکی از شرایط رأی گیری انتخاباتی، داشتن «سرمایه» بوده است. از این رو بی راه نیست اگر بگوییم جمهوری آمریکا، جمهوری بورژواها بوده است.

0

بریدۀ کتاب

صفحۀ 38

«الکساندر هامیلتون» وزیر خزانه داری «جرج واشنگتن»، طراح نظام سرمایه داری و ساختار اقتصادی ایالات متحده معتقد است که «ثبات و نظم جامعه فقط بر اساس قدرت پول بنا می‌شود.» او تمایلات شدید مطلق گرایانه دارد. او و دوستانش(نظير واشنگتن) که در «حزب فدرالیست ها» جمع شده اند، تلاش می‌کنند تا با تمرکز اختیارات در دست رئیس جمهور، به تعبیر هامیلتون، رژیم جمهوری را به حکومت سلطنتی نزدیک کنند. آن‌ها که سنگ لیبرالیسم و نئولیبرالیسم را به سینه می زنند و شعارهای فراماسون‌ها را بدون ذکر منبع حقیقی آن‌ها میان جوانان ایرانی ترویج می‌دهند، چگونه از شرم این امر رهایی می یابند که واشنگتن فراماسونر و هامیلتون، صراحتاً متمایل به حکومت مطلقه و حتی سلطنتی بوده اند و ساختار جمهوری آمریکا به گونه ای طراحی شده است که اختیارات فوق العاده ای در دست رئیس جمهور متمرکز گردیده است، در عین حال که دائماً شعار لیبرالیسم و تفکیک قوا نیز سر می دهند. اختیارات رئیس قوه مجریه در نظام سیاسی آمریکا آن چنان متمرکز است که «لاروشفوکو» نویسندهٔ فرانسوی معاصر انقلاب آمریکا و طرفدار استقلال طلبان، از «وسعت اختیارات داده شده به رئیس جمهور» ابراز نگرانی می‌کند. البته واقعیت این است که «تفکیکی قوا» در باطن، صرفاً یک توهم و امری دروغین است و به هر حال باید در هر نظامی ملجأ و منبعی به عنوان صاحب اصلی قدرت و «فصل الخطاب» وجود داشته باشد، اما نکته این است که آن‌ها که نظام ولایت فقیه و اختیارات رهبری در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران را مورد انتقاد قرار می‌دهند و به این دلیل حکومت انقلابی ایران را «استبدادی و مطلقه» می‌دانند، بهتر است به قانون اساسی کعبه آمالشان(آمریکا) مراجعه کنند و ضمن بررسی دیدگاه های شبه سلطنتی و گاه آشکارا سلطنتی «جرج واشنگتن» (قهرمان آزادی!) و «الکساندر هامیلتون» به میزان اختیارات رئیس قوه مجریه در قانون اساسی آمریکا رجوع کنند تا باطن شعارهای توخالی لیبرالیستی را دریابند.

0