بریدههای کتاب پسر شایسته فرفری موی غزلساز 1403/10/19 پسر شایسته فریدا مک فادن 3.7 16 صفحۀ 200 ظاهر میتواند فریبت دهد. 0 6 فرفری موی غزلساز 1403/10/18 پسر شایسته فریدا مک فادن 3.7 16 صفحۀ 61 همسرم میداند لیام قادر به دروغ گفتن است، ولی نمیداند پسرمان قادر به انجام چه کارهای دیگری هم هست. 0 4 فرفری موی غزلساز 1403/10/18 پسر شایسته فریدا مک فادن 3.7 16 صفحۀ 102 تقریبا تمام قاتلان سریالی روانآزار هستند، ولی تمام روانآزارها قاتل نمیشن. 0 5 آرتمیس 1404/3/22 پسر شایسته فریدا مک فادن 3.7 16 صفحۀ 143 ((چون اون دیوونهست! آدمهای دیوانه برای انجام دادن کارهای دیوانهوار نیازی به دلیل ندارن؛ درسته؟)) 0 4 آرتمیس 1404/3/7 پسر شایسته فریدا مک فادن 3.7 16 صفحۀ 133 « حواستون باشه. تقریباً همه قاتلهای زنجیرهای روان آزار هستن؛ اما همه روان آزارها قاتل زنجیرهای نمیشن.» 0 3 فرفری موی غزلساز 1403/10/18 پسر شایسته فریدا مک فادن 3.7 16 صفحۀ 112 آسیبپذیر بودن مقابل کسی که احساس همدردی ندارد، همیشه اشتباه است. 0 6 آرتمیس 1404/3/7 پسر شایسته فریدا مک فادن 3.7 16 صفحۀ 126 کاش یه زن داشتم تا بتونم بندازمش ته یه گودال. دوست دارم بیینم چه اتفاقی براش میافته.اگه توی یه گودال بندازمش و بهش غذا ندم،چه اتفاقی براش میافته؟اگه همسرم باشه،هرکاری دوست دارم میتونم باهاش بکنم و هیچکسی هم دنبالش نمیگرده. 0 2 آرتمیس 1404/3/7 پسر شایسته فریدا مک فادن 3.7 16 صفحۀ 128 به کورمال کورمال گشتنم ادامه میدهم و متوجه میشوم که چیزهای بیشتری در این کنج است. آنها همان حس و جنس مشابه را دارند گوشههای تیز یا گرد دارند و یا بیشتر باریک و بلندند. بعد چیزی را لمس میکنم که حس متفاوتی دارد. گرد است، کم و بیش به اندازه یک خربزه است؛ اما کروی نیست. انگشتانم به دور انحنایش میچرخند و سوراخهای بزرگی را حس میکنم. نفسم بند میآید و متوجه میشوم چه چیزی را لمس میکنم. جمجمه است. نمیتوانم دست از جیغ کشیدن بردارم، حتی اگر کسی صدایم را نشنود. 0 3 آرتمیس 1404/2/27 پسر شایسته فریدا مک فادن 3.7 16 صفحۀ 27 من میخواهم به دانشکده خوبی بروم... این اولویتم است. چطور میتوانم کل آیندهام را به خاطر پسری به خطر بیندازم؟ این کار نهایت ضعف است. 0 3
بریدههای کتاب پسر شایسته فرفری موی غزلساز 1403/10/19 پسر شایسته فریدا مک فادن 3.7 16 صفحۀ 200 ظاهر میتواند فریبت دهد. 0 6 فرفری موی غزلساز 1403/10/18 پسر شایسته فریدا مک فادن 3.7 16 صفحۀ 61 همسرم میداند لیام قادر به دروغ گفتن است، ولی نمیداند پسرمان قادر به انجام چه کارهای دیگری هم هست. 0 4 فرفری موی غزلساز 1403/10/18 پسر شایسته فریدا مک فادن 3.7 16 صفحۀ 102 تقریبا تمام قاتلان سریالی روانآزار هستند، ولی تمام روانآزارها قاتل نمیشن. 0 5 آرتمیس 1404/3/22 پسر شایسته فریدا مک فادن 3.7 16 صفحۀ 143 ((چون اون دیوونهست! آدمهای دیوانه برای انجام دادن کارهای دیوانهوار نیازی به دلیل ندارن؛ درسته؟)) 0 4 آرتمیس 1404/3/7 پسر شایسته فریدا مک فادن 3.7 16 صفحۀ 133 « حواستون باشه. تقریباً همه قاتلهای زنجیرهای روان آزار هستن؛ اما همه روان آزارها قاتل زنجیرهای نمیشن.» 0 3 فرفری موی غزلساز 1403/10/18 پسر شایسته فریدا مک فادن 3.7 16 صفحۀ 112 آسیبپذیر بودن مقابل کسی که احساس همدردی ندارد، همیشه اشتباه است. 0 6 آرتمیس 1404/3/7 پسر شایسته فریدا مک فادن 3.7 16 صفحۀ 126 کاش یه زن داشتم تا بتونم بندازمش ته یه گودال. دوست دارم بیینم چه اتفاقی براش میافته.اگه توی یه گودال بندازمش و بهش غذا ندم،چه اتفاقی براش میافته؟اگه همسرم باشه،هرکاری دوست دارم میتونم باهاش بکنم و هیچکسی هم دنبالش نمیگرده. 0 2 آرتمیس 1404/3/7 پسر شایسته فریدا مک فادن 3.7 16 صفحۀ 128 به کورمال کورمال گشتنم ادامه میدهم و متوجه میشوم که چیزهای بیشتری در این کنج است. آنها همان حس و جنس مشابه را دارند گوشههای تیز یا گرد دارند و یا بیشتر باریک و بلندند. بعد چیزی را لمس میکنم که حس متفاوتی دارد. گرد است، کم و بیش به اندازه یک خربزه است؛ اما کروی نیست. انگشتانم به دور انحنایش میچرخند و سوراخهای بزرگی را حس میکنم. نفسم بند میآید و متوجه میشوم چه چیزی را لمس میکنم. جمجمه است. نمیتوانم دست از جیغ کشیدن بردارم، حتی اگر کسی صدایم را نشنود. 0 3 آرتمیس 1404/2/27 پسر شایسته فریدا مک فادن 3.7 16 صفحۀ 27 من میخواهم به دانشکده خوبی بروم... این اولویتم است. چطور میتوانم کل آیندهام را به خاطر پسری به خطر بیندازم؟ این کار نهایت ضعف است. 0 3