بریدههای کتاب در میان سرخپوست ها: خاطرات سفر دانشجویان عدالت خواه به بولیوی نسرین جمشیدی 1402/11/2 در میان سرخپوست ها: خاطرات سفر دانشجویان عدالت خواه به بولیوی احسان دهقانی 3.4 5 صفحۀ 72 در راه برگشت چند دختر بولیویایی را میبینیم، پر سر و صدا و پر انرژی هستند. مرا که میبینند با هیجان به سمتم میآیند. پوشش آنها معمولی است؛تیشرت و شلوار، یکیشان میگوید: «لباست برای زن امنیت میآورد، لباست اخلاقی است.» بعد میخندد و میگوید: «البته سخت است.» زنان به شدت ابراز احساسات و علاقه می کردند. دختری که لباس نامناسبتری داشت میگفت: «شما احساس روحانی به انسان میدهید.» این جملات را بارها و بارها از افراد مختلف و سنهای مختلف و حتی از مردان میشنوم. آدمهایی که هیچ آشنایی خاصی با ایران و اسلام ندارند، در اولین رویارویی شان، نظرشان درباره پوشش اسلامی این است. این برای خود من عجیب است، عجیبتر این که میگویند این پوشش لینداست، در زبان اسپانیولی یعنی زیبا. 0 3 روح اله رحمتی نیا 1404/2/6 در میان سرخپوست ها: خاطرات سفر دانشجویان عدالت خواه به بولیوی احسان دهقانی 3.4 5 صفحۀ 89 0 1 مهتاب ابراهیمی 1403/2/4 در میان سرخپوست ها: خاطرات سفر دانشجویان عدالت خواه به بولیوی احسان دهقانی 3.4 5 صفحۀ 26 زمانی که درباره اسرائیل صحبت میکردیم، مواضعشان خیلی با ما همراه بود. کاملاً مشخص بود که موضوع را پیگیری میکنند و از فلسطین، اسرائیل و نزاع بینشان آگاهاند و آن را درک میکنند. روز آخر که برنامههای رسمی همایشها و کارگروهها تمام شده بود، در حال خارج شدن از در اصلی دانشگاه بودیم که به سمت مراسم اختتامیه حرکت کنیم. فردی گوشهای ایستاده بود و کارتپستال طبیعت پخش میکرد. فکر میکنم بولیویایی بود، تعدادی از دیویدیهایی که خانم رجاییفر داده بود، باقی مانده بود. به آن آقا گفتم تعدادی دیویدی داریم، حالا که اینجا هستی، اینها را هم پخش میکنی؟» گفت: «درباره چیست؟» گفتم: «درباره فلسطین» گفت: «آره، پخش میکنم.» پرسیدم: «فلسطین را میشناسی؟» گفت: «معلوم است که میشناسم! خداوند دختری به من داد که همزمان با حمله رژیم صهیونیستی به غزه و جنگ ۲۲ روزه و بمباران غزه به دنیا آمد. من اسم دخترم را گذاشتم غزه.» از سؤالم شرمنده شدم! باورم نمیشد که یکی نام فرزندش را متأثر از جنگی در فلسطین، سرزمینی دیگر، «غزه» گذاشته است. تا این اندازه نگاهشان به فلسطین و اسرائیل روشن بود. پرچم فلسطین را بعضیها با خودشان داشتند و اینطور نبود که فقط ما پرچم فلسطین را برده باشیم. زمانی که با مردم درباره اسرائیل صحبت میکردیم،میگفتند: «اسرائیل انگشتهای دست آمریکاست»؛یعنی بازیگر آمریکاست. کاملاً همان حرفهایی را میگفتند که خود ما در ایران میزنیم.درک درستی از مناسبات جهانی داشتند. 0 3 روح اله رحمتی نیا 1404/2/6 در میان سرخپوست ها: خاطرات سفر دانشجویان عدالت خواه به بولیوی احسان دهقانی 3.4 5 صفحۀ 105 0 1 روح اله رحمتی نیا 1404/2/6 در میان سرخپوست ها: خاطرات سفر دانشجویان عدالت خواه به بولیوی احسان دهقانی 3.4 5 صفحۀ 104 0 1 نسرین جمشیدی 1402/11/9 در میان سرخپوست ها: خاطرات سفر دانشجویان عدالت خواه به بولیوی احسان دهقانی 3.4 5 صفحۀ 105 روز آخر، خانم مترجم ایرانی که بیست سال ساکن سانتاکروز بود و صرفاً به احترام ما روسری برسر گذاشته بود، بااشک به من گفت:« من در این چند روز حرف هایی شنیدم که خیلی وقت بود نشنیده بودم. کسانی را دیدم که نمی خواهند ببینم. ازوضعیت زنان در اسلام، از امام حسین علیه السلام، از ظلم ستیزی و ... حرف هایی شنیدم که یادم رفته بود. شما نسل روشنی هستید و من به آینده روشن ایران ایمان کامل دارم.» 0 3
بریدههای کتاب در میان سرخپوست ها: خاطرات سفر دانشجویان عدالت خواه به بولیوی نسرین جمشیدی 1402/11/2 در میان سرخپوست ها: خاطرات سفر دانشجویان عدالت خواه به بولیوی احسان دهقانی 3.4 5 صفحۀ 72 در راه برگشت چند دختر بولیویایی را میبینیم، پر سر و صدا و پر انرژی هستند. مرا که میبینند با هیجان به سمتم میآیند. پوشش آنها معمولی است؛تیشرت و شلوار، یکیشان میگوید: «لباست برای زن امنیت میآورد، لباست اخلاقی است.» بعد میخندد و میگوید: «البته سخت است.» زنان به شدت ابراز احساسات و علاقه می کردند. دختری که لباس نامناسبتری داشت میگفت: «شما احساس روحانی به انسان میدهید.» این جملات را بارها و بارها از افراد مختلف و سنهای مختلف و حتی از مردان میشنوم. آدمهایی که هیچ آشنایی خاصی با ایران و اسلام ندارند، در اولین رویارویی شان، نظرشان درباره پوشش اسلامی این است. این برای خود من عجیب است، عجیبتر این که میگویند این پوشش لینداست، در زبان اسپانیولی یعنی زیبا. 0 3 روح اله رحمتی نیا 1404/2/6 در میان سرخپوست ها: خاطرات سفر دانشجویان عدالت خواه به بولیوی احسان دهقانی 3.4 5 صفحۀ 89 0 1 مهتاب ابراهیمی 1403/2/4 در میان سرخپوست ها: خاطرات سفر دانشجویان عدالت خواه به بولیوی احسان دهقانی 3.4 5 صفحۀ 26 زمانی که درباره اسرائیل صحبت میکردیم، مواضعشان خیلی با ما همراه بود. کاملاً مشخص بود که موضوع را پیگیری میکنند و از فلسطین، اسرائیل و نزاع بینشان آگاهاند و آن را درک میکنند. روز آخر که برنامههای رسمی همایشها و کارگروهها تمام شده بود، در حال خارج شدن از در اصلی دانشگاه بودیم که به سمت مراسم اختتامیه حرکت کنیم. فردی گوشهای ایستاده بود و کارتپستال طبیعت پخش میکرد. فکر میکنم بولیویایی بود، تعدادی از دیویدیهایی که خانم رجاییفر داده بود، باقی مانده بود. به آن آقا گفتم تعدادی دیویدی داریم، حالا که اینجا هستی، اینها را هم پخش میکنی؟» گفت: «درباره چیست؟» گفتم: «درباره فلسطین» گفت: «آره، پخش میکنم.» پرسیدم: «فلسطین را میشناسی؟» گفت: «معلوم است که میشناسم! خداوند دختری به من داد که همزمان با حمله رژیم صهیونیستی به غزه و جنگ ۲۲ روزه و بمباران غزه به دنیا آمد. من اسم دخترم را گذاشتم غزه.» از سؤالم شرمنده شدم! باورم نمیشد که یکی نام فرزندش را متأثر از جنگی در فلسطین، سرزمینی دیگر، «غزه» گذاشته است. تا این اندازه نگاهشان به فلسطین و اسرائیل روشن بود. پرچم فلسطین را بعضیها با خودشان داشتند و اینطور نبود که فقط ما پرچم فلسطین را برده باشیم. زمانی که با مردم درباره اسرائیل صحبت میکردیم،میگفتند: «اسرائیل انگشتهای دست آمریکاست»؛یعنی بازیگر آمریکاست. کاملاً همان حرفهایی را میگفتند که خود ما در ایران میزنیم.درک درستی از مناسبات جهانی داشتند. 0 3 روح اله رحمتی نیا 1404/2/6 در میان سرخپوست ها: خاطرات سفر دانشجویان عدالت خواه به بولیوی احسان دهقانی 3.4 5 صفحۀ 105 0 1 روح اله رحمتی نیا 1404/2/6 در میان سرخپوست ها: خاطرات سفر دانشجویان عدالت خواه به بولیوی احسان دهقانی 3.4 5 صفحۀ 104 0 1 نسرین جمشیدی 1402/11/9 در میان سرخپوست ها: خاطرات سفر دانشجویان عدالت خواه به بولیوی احسان دهقانی 3.4 5 صفحۀ 105 روز آخر، خانم مترجم ایرانی که بیست سال ساکن سانتاکروز بود و صرفاً به احترام ما روسری برسر گذاشته بود، بااشک به من گفت:« من در این چند روز حرف هایی شنیدم که خیلی وقت بود نشنیده بودم. کسانی را دیدم که نمی خواهند ببینم. ازوضعیت زنان در اسلام، از امام حسین علیه السلام، از ظلم ستیزی و ... حرف هایی شنیدم که یادم رفته بود. شما نسل روشنی هستید و من به آینده روشن ایران ایمان کامل دارم.» 0 3