بریدههای کتاب چایت را من شیرین می کنم مبینا 1403/5/17 چایت را من شیرین می کنم زهرا اسعدبلنددوست 4.0 132 صفحۀ 252 همه می گویند علی در خیبر را کند اما علی نبود که خیبر شکنی می کرد ، علی وقتی مقابل در ایستاد ، خدا را دید ، در خدا حل شد ، با خدا یکی شد و خدا بود که در خیبر را با دستان علی کند 0 33 فاطمه 6 روز پیش چایت را من شیرین می کنم زهرا اسعدبلنددوست 4.0 132 صفحۀ 157 0 2 فاطمه 2 روز پیش چایت را من شیرین می کنم زهرا اسعدبلنددوست 4.0 132 صفحۀ 55 0 2 Fatemeh_Helfi 1403/6/3 چایت را من شیرین می کنم زهرا اسعدبلنددوست 4.0 132 صفحۀ 55 مردن فقط دفن شدن در خاک نیست، همین که چیزی برای از دست دادن نداشته باشی، یعنی مُرده ای. 0 25 زهرا عارفی پور دیروز چایت را من شیرین می کنم زهرا اسعدبلنددوست 4.0 132 صفحۀ 341 0 4 مبینا 1403/5/17 چایت را من شیرین می کنم زهرا اسعدبلنددوست 4.0 132 صفحۀ 255 شیر میدان جنگ ، همسرش فاطمه را با جمله «جات علی به فدایت» صدا می زد ... 0 26 نرگس محمدی🌱 1403/1/13 چایت را من شیرین می کنم زهرا اسعدبلنددوست 4.0 132 صفحۀ 56 مردن فقط دفن شدن در خاک نیست، همین که چیزی برای از دست دادن نداشته باشی، یعنی مردهای. 0 21 مبینا 1403/5/17 چایت را من شیرین می کنم زهرا اسعدبلنددوست 4.0 132 صفحۀ 251 قلبی که به عشق خدا بزند عاشق علی هم می شود 0 22 رِیحان. 1403/10/13 چایت را من شیرین می کنم زهرا اسعدبلنددوست 4.0 132 صفحۀ 326 تک تک ثانیههایی که تورا کم دارم، ساعتم درد، دلم درد، جهانم درد است. 0 22 ʚ𝓝𝓸𝓻𝓪ɞ 1403/12/7 چایت را من شیرین می کنم زهرا اسعدبلنددوست 4.0 132 صفحۀ 63 0 3 زهرا عارفی پور دیروز چایت را من شیرین می کنم زهرا اسعدبلنددوست 4.0 132 صفحۀ 349 0 4 فاطمه 5 روز پیش چایت را من شیرین می کنم زهرا اسعدبلنددوست 4.0 132 صفحۀ 273 این قلب ترک خورده ی من بند به مو بود من عاشــــق او بودم و او عاشق او بود 2 84 زهرا🌱:) 1402/9/16 چایت را من شیرین می کنم زهرا اسعدبلنددوست 4.0 132 صفحۀ 322 عاشق که دل سپرده باشد، با پا میرود .وقتی سرسپرده شد ،جان بر کف میگیرد و میرود حسام دل داده بود یا سر؟ 0 18 مبینا 1403/5/17 چایت را من شیرین می کنم زهرا اسعدبلنددوست 4.0 132 صفحۀ 251 علی (ع) مجسمه خوش تراش دستان خدا بود 0 21 Eunjin 1402/8/2 چایت را من شیرین می کنم زهرا اسعدبلنددوست 4.0 132 صفحۀ 327 " عشق... قافیهاش، گرچه مشکل است... اما... خدا اگر که بخواهد... ردیف خواهد شد!" 1 33 فرزانه تیموری 1402/7/15 چایت را من شیرین می کنم زهرا اسعدبلنددوست 4.0 132 صفحۀ 178 _گاهی .. بعضی آدما، چاییشون رو با طعم خدا میخورن... بعضی هم، فنجان چایشون رو در کنار خود خدا. اما اون کسی میبره که چایی رو با طعم خدا، مهمون خود خدا بخوره. 0 21 𝑺𝒎𝒖𝒅𝒈𝒆 𝒋𝒂𝒔𝒎𝒊𝒏𝒆🪐✨ 1403/7/19 چایت را من شیرین می کنم زهرا اسعدبلنددوست 4.0 132 صفحۀ 276 حسامی که مُهرش، داغ مِهرش را تازه میکرد و آتش به جانم میزد. 0 9 Fatemeh_Helfi 1403/6/4 چایت را من شیرین می کنم زهرا اسعدبلنددوست 4.0 132 صفحۀ 74 مادربزرگم همیشه می گفت:(( به درد رویاهات که نخوری، گاهی تو بیست سالگی، گاهی تو چهل سالگی، میری تو کمای زندگی. اون وقته که مجبوری دست بذاری زیر چونه ت و در انتظار بوق ممتد نفس هات، با تیک تاک ساعت همخونی کنی.)) 0 10 مغربی 1402/7/16 چایت را من شیرین می کنم زهرا اسعدبلنددوست 4.0 132 صفحۀ 323 0 16 مائده ربیعی 🤍🕊 1403/7/27 چایت را من شیرین می کنم زهرا اسعدبلنددوست 4.0 132 صفحۀ 367 حسام سارای کافر را از المان به ایران کشاند و امیرمهدی شد و به کربلا برد . حالا من ماندم و گوش دادن های شبانه به نجوای قرآنش . تماشای عکس های پرشورش .... عطر گلاب مزار پر فروغش .... انجا من ماندم و دو انگشتر ..... عروسی ، پوشیده در عربی ترین چادر دنیا .... دامادی که چای هایش طعم خدا می داد ..... 0 9
بریدههای کتاب چایت را من شیرین می کنم مبینا 1403/5/17 چایت را من شیرین می کنم زهرا اسعدبلنددوست 4.0 132 صفحۀ 252 همه می گویند علی در خیبر را کند اما علی نبود که خیبر شکنی می کرد ، علی وقتی مقابل در ایستاد ، خدا را دید ، در خدا حل شد ، با خدا یکی شد و خدا بود که در خیبر را با دستان علی کند 0 33 فاطمه 6 روز پیش چایت را من شیرین می کنم زهرا اسعدبلنددوست 4.0 132 صفحۀ 157 0 2 فاطمه 2 روز پیش چایت را من شیرین می کنم زهرا اسعدبلنددوست 4.0 132 صفحۀ 55 0 2 Fatemeh_Helfi 1403/6/3 چایت را من شیرین می کنم زهرا اسعدبلنددوست 4.0 132 صفحۀ 55 مردن فقط دفن شدن در خاک نیست، همین که چیزی برای از دست دادن نداشته باشی، یعنی مُرده ای. 0 25 زهرا عارفی پور دیروز چایت را من شیرین می کنم زهرا اسعدبلنددوست 4.0 132 صفحۀ 341 0 4 مبینا 1403/5/17 چایت را من شیرین می کنم زهرا اسعدبلنددوست 4.0 132 صفحۀ 255 شیر میدان جنگ ، همسرش فاطمه را با جمله «جات علی به فدایت» صدا می زد ... 0 26 نرگس محمدی🌱 1403/1/13 چایت را من شیرین می کنم زهرا اسعدبلنددوست 4.0 132 صفحۀ 56 مردن فقط دفن شدن در خاک نیست، همین که چیزی برای از دست دادن نداشته باشی، یعنی مردهای. 0 21 مبینا 1403/5/17 چایت را من شیرین می کنم زهرا اسعدبلنددوست 4.0 132 صفحۀ 251 قلبی که به عشق خدا بزند عاشق علی هم می شود 0 22 رِیحان. 1403/10/13 چایت را من شیرین می کنم زهرا اسعدبلنددوست 4.0 132 صفحۀ 326 تک تک ثانیههایی که تورا کم دارم، ساعتم درد، دلم درد، جهانم درد است. 0 22 ʚ𝓝𝓸𝓻𝓪ɞ 1403/12/7 چایت را من شیرین می کنم زهرا اسعدبلنددوست 4.0 132 صفحۀ 63 0 3 زهرا عارفی پور دیروز چایت را من شیرین می کنم زهرا اسعدبلنددوست 4.0 132 صفحۀ 349 0 4 فاطمه 5 روز پیش چایت را من شیرین می کنم زهرا اسعدبلنددوست 4.0 132 صفحۀ 273 این قلب ترک خورده ی من بند به مو بود من عاشــــق او بودم و او عاشق او بود 2 84 زهرا🌱:) 1402/9/16 چایت را من شیرین می کنم زهرا اسعدبلنددوست 4.0 132 صفحۀ 322 عاشق که دل سپرده باشد، با پا میرود .وقتی سرسپرده شد ،جان بر کف میگیرد و میرود حسام دل داده بود یا سر؟ 0 18 مبینا 1403/5/17 چایت را من شیرین می کنم زهرا اسعدبلنددوست 4.0 132 صفحۀ 251 علی (ع) مجسمه خوش تراش دستان خدا بود 0 21 Eunjin 1402/8/2 چایت را من شیرین می کنم زهرا اسعدبلنددوست 4.0 132 صفحۀ 327 " عشق... قافیهاش، گرچه مشکل است... اما... خدا اگر که بخواهد... ردیف خواهد شد!" 1 33 فرزانه تیموری 1402/7/15 چایت را من شیرین می کنم زهرا اسعدبلنددوست 4.0 132 صفحۀ 178 _گاهی .. بعضی آدما، چاییشون رو با طعم خدا میخورن... بعضی هم، فنجان چایشون رو در کنار خود خدا. اما اون کسی میبره که چایی رو با طعم خدا، مهمون خود خدا بخوره. 0 21 𝑺𝒎𝒖𝒅𝒈𝒆 𝒋𝒂𝒔𝒎𝒊𝒏𝒆🪐✨ 1403/7/19 چایت را من شیرین می کنم زهرا اسعدبلنددوست 4.0 132 صفحۀ 276 حسامی که مُهرش، داغ مِهرش را تازه میکرد و آتش به جانم میزد. 0 9 Fatemeh_Helfi 1403/6/4 چایت را من شیرین می کنم زهرا اسعدبلنددوست 4.0 132 صفحۀ 74 مادربزرگم همیشه می گفت:(( به درد رویاهات که نخوری، گاهی تو بیست سالگی، گاهی تو چهل سالگی، میری تو کمای زندگی. اون وقته که مجبوری دست بذاری زیر چونه ت و در انتظار بوق ممتد نفس هات، با تیک تاک ساعت همخونی کنی.)) 0 10 مغربی 1402/7/16 چایت را من شیرین می کنم زهرا اسعدبلنددوست 4.0 132 صفحۀ 323 0 16 مائده ربیعی 🤍🕊 1403/7/27 چایت را من شیرین می کنم زهرا اسعدبلنددوست 4.0 132 صفحۀ 367 حسام سارای کافر را از المان به ایران کشاند و امیرمهدی شد و به کربلا برد . حالا من ماندم و گوش دادن های شبانه به نجوای قرآنش . تماشای عکس های پرشورش .... عطر گلاب مزار پر فروغش .... انجا من ماندم و دو انگشتر ..... عروسی ، پوشیده در عربی ترین چادر دنیا .... دامادی که چای هایش طعم خدا می داد ..... 0 9