بریدههای کتاب شب بخیر توکیو حنا دروی 1404/4/31 شب بخیر توکیو آتسوهیرو یوشیدا 3.8 3 صفحۀ 4 به آن بخش از وجودم که ایستاد و جنگید و زنده ماند... و تو که صبورانه دستم را گرفتی... 0 13 حنا دروی 1404/4/31 شب بخیر توکیو آتسوهیرو یوشیدا 3.8 3 صفحۀ 8 ساعت ها دشمنان ذاتی او بودند و دلیلش هم خیلی ساده بود. ساعت درونی بدن او و شخصیت خونسرد و آرامی که داشت، دائما با ساعت های همیشه نابودگر دنیای مدرن - آنطور که می دید - در تضاد بود. 0 12 حنا دروی 1404/4/31 شب بخیر توکیو آتسوهیرو یوشیدا 3.8 3 صفحۀ 50 هر ترفند شعبده بازی رازی در خود داشت، پاسخی که هوشمندانه پشت شبکه ای از دوز و کلک های پیچیده،پنهان شوه بود.حتی امروز هم در پس استنتاج های او، ایمان وی به این حقیقت ساده قرا داشت که هر رازی ، راه حلی دارد. 0 8 حنا دروی 1404/4/31 شب بخیر توکیو آتسوهیرو یوشیدا 3.8 3 صفحۀ 54 ولی او اغراق نکرده بود وقتی گفته بود که باران نشانه ای برای شروع فعالیت های مجرمانه است. باران چه رگبار شدید باشد، یا نم نم ملایم، به هر حال همیشه به همراه خود یک پرونده ی جدید داشت. شورو نمی دانست چرا، ولی تقریبا تمام پرونده هایی که دست گرفته بود، در یک روز بارانی اتفاق افتاده بودند. 0 8 حنا دروی 1404/4/31 شب بخیر توکیو آتسوهیرو یوشیدا 3.8 3 صفحۀ 54 شاید آب و هوا روشی برای بازی با ذهن آدمی، برای کشاندن آن به سمت افراط و تفریط داشت. 0 13 حنا دروی 1404/4/31 شب بخیر توکیو آتسوهیرو یوشیدا 3.8 3 صفحۀ 56 اما تقدیر و سرنوشت، چیزی بی ثبات و دمدمی بود. 0 61 حنا دروی 1404/4/31 شب بخیر توکیو آتسوهیرو یوشیدا 3.8 3 صفحۀ 66 وقتی کلمهی پشیمونی رو می شنوی، یعنی اینکه از اساس فرض کنی همه چی خوب پیش می رفت، درسته؟ ولی بی خیال ، چنین چیزی ممکن نیست. همیشه یه جای کار می لنگه. به خاطر همین هیچ فایده ای نداره که شک به دلت راه بدی. 0 14 حنا دروی 1404/4/31 شب بخیر توکیو آتسوهیرو یوشیدا 3.8 3 صفحۀ 66 این که فکر کنی اگر فلان کار یا بهمان کار رو کرده بودم ، خوشحال تر بودم ، خوابِ خوشه. 0 16 حنا دروی 1404/4/31 شب بخیر توکیو آتسوهیرو یوشیدا 3.8 3 صفحۀ 68 خیلی ساده یک روز، دیگر به آنجا نیامد. 0 16 حنا دروی 1404/4/31 شب بخیر توکیو آتسوهیرو یوشیدا 3.8 3 صفحۀ 68 آدم ها موجوداتی دمدمی فراج اند و از ارتباطات انسانی همیشه گذرا هستند. 0 10 حنا دروی 1404/4/31 شب بخیر توکیو آتسوهیرو یوشیدا 3.8 3 صفحۀ 78 هروقت که مجبور باشی یه تقسیم مهم بگیری، آرزو می کنی که ای کاش وقت بیشتری داشتی. 0 12 حنا دروی 1404/4/31 شب بخیر توکیو آتسوهیرو یوشیدا 3.8 3 صفحۀ 87 نظریری من درآوردی او این بود که وقتی اشیا ساخته شده به دست آدمی خراب می شوند ، به شکل چیز دیگری دوباره متولد می شدند. 0 6 حنا دروی 1404/4/31 شب بخیر توکیو آتسوهیرو یوشیدا 3.8 3 صفحۀ 87 هر وقت چیزی که برای هدف خاصی ساخته شده بود، از کار می افتاد_و این مورد اکثر ابزارهایی که آدمی می ساخت، صدق می کرد_از آن کاربرد تحمیلی انسان ها رها شده بود و فقط پس از آن بود که آزاد می شد. 0 6 حنا دروی 1404/4/31 شب بخیر توکیو آتسوهیرو یوشیدا 3.8 3 صفحۀ 103 در هر رابطه ای ، چه بین والدین و فرزند و چه بین عاشقان یا حتی زوج های متعهد، اغلب زمانی پیش می آمد که یکی از طرفین می گفت از تظاهر کردن خسته شده است. 0 9 حنا دروی 1404/4/31 شب بخیر توکیو آتسوهیرو یوشیدا 3.8 3 صفحۀ 115 واژه زیبا نماد بود، نمادی که فرصت تجربه احساس واقعی را از فرد سلب میکرد. این واژه بسیار سهل الاستفاده بود، بسیار بیشکل بود و میتوانست افکار، برداشتها و احساسات آدمی را ببلعد و مهمترین عناصر را خالی از معنا جلوه دهد. 0 6 حنا دروی 1404/4/31 شب بخیر توکیو آتسوهیرو یوشیدا 3.8 3 صفحۀ 116 بنا به تجربه ی میسوکی چیزهای خاصی وجود داشتند که هرگونه توصیف درباره ی آن ها ناتمام و ناقص بود، چرا که هر نوع روایت شفاهی صرف نظر از اینکه چقدر هوشمندانه یا رندانه باشد، فقط باعث می شود که شکوهی وصف ناشدنی به سطحی ابتدایی و عملا مبتذل تقلیل پیدا کند. 0 9 حنا دروی 1404/4/31 شب بخیر توکیو آتسوهیرو یوشیدا 3.8 3 صفحۀ 133 من گاهی اوقات با خودم فکر میکنم که حقیقت دنیا این شکلی نیست. 0 10 حنا دروی 1404/4/31 شب بخیر توکیو آتسوهیرو یوشیدا 3.8 3 صفحۀ 160 رویای مشترک یکی از آن عبارتهای فن بیان عمیق بود. وقتی صحبت از فردی میشود که میخواهید تمام زندگی خود را با او شریک شوید، قطعاً داشتن یک رویای مشترک اهمیت زیادی دارد. 0 9 حنا دروی 1404/4/31 شب بخیر توکیو آتسوهیرو یوشیدا 3.8 3 صفحۀ 162 وقتی یک مثبت و یک منفی در مقدار برابر به یکدیگر برخورند، درجه خطای میان آنها به صفر کاهش پیدا میکند. وقتی کسی از یک سمت میآید و با یک نفر از سمت دیگر میآید رخ به رخ میشود، تعادل کامل به دست میآید. به عبارت دیگر، لازم نیست که آن دو نفر به یک سمت نگاه کنند. 0 9
بریدههای کتاب شب بخیر توکیو حنا دروی 1404/4/31 شب بخیر توکیو آتسوهیرو یوشیدا 3.8 3 صفحۀ 4 به آن بخش از وجودم که ایستاد و جنگید و زنده ماند... و تو که صبورانه دستم را گرفتی... 0 13 حنا دروی 1404/4/31 شب بخیر توکیو آتسوهیرو یوشیدا 3.8 3 صفحۀ 8 ساعت ها دشمنان ذاتی او بودند و دلیلش هم خیلی ساده بود. ساعت درونی بدن او و شخصیت خونسرد و آرامی که داشت، دائما با ساعت های همیشه نابودگر دنیای مدرن - آنطور که می دید - در تضاد بود. 0 12 حنا دروی 1404/4/31 شب بخیر توکیو آتسوهیرو یوشیدا 3.8 3 صفحۀ 50 هر ترفند شعبده بازی رازی در خود داشت، پاسخی که هوشمندانه پشت شبکه ای از دوز و کلک های پیچیده،پنهان شوه بود.حتی امروز هم در پس استنتاج های او، ایمان وی به این حقیقت ساده قرا داشت که هر رازی ، راه حلی دارد. 0 8 حنا دروی 1404/4/31 شب بخیر توکیو آتسوهیرو یوشیدا 3.8 3 صفحۀ 54 ولی او اغراق نکرده بود وقتی گفته بود که باران نشانه ای برای شروع فعالیت های مجرمانه است. باران چه رگبار شدید باشد، یا نم نم ملایم، به هر حال همیشه به همراه خود یک پرونده ی جدید داشت. شورو نمی دانست چرا، ولی تقریبا تمام پرونده هایی که دست گرفته بود، در یک روز بارانی اتفاق افتاده بودند. 0 8 حنا دروی 1404/4/31 شب بخیر توکیو آتسوهیرو یوشیدا 3.8 3 صفحۀ 54 شاید آب و هوا روشی برای بازی با ذهن آدمی، برای کشاندن آن به سمت افراط و تفریط داشت. 0 13 حنا دروی 1404/4/31 شب بخیر توکیو آتسوهیرو یوشیدا 3.8 3 صفحۀ 56 اما تقدیر و سرنوشت، چیزی بی ثبات و دمدمی بود. 0 61 حنا دروی 1404/4/31 شب بخیر توکیو آتسوهیرو یوشیدا 3.8 3 صفحۀ 66 وقتی کلمهی پشیمونی رو می شنوی، یعنی اینکه از اساس فرض کنی همه چی خوب پیش می رفت، درسته؟ ولی بی خیال ، چنین چیزی ممکن نیست. همیشه یه جای کار می لنگه. به خاطر همین هیچ فایده ای نداره که شک به دلت راه بدی. 0 14 حنا دروی 1404/4/31 شب بخیر توکیو آتسوهیرو یوشیدا 3.8 3 صفحۀ 66 این که فکر کنی اگر فلان کار یا بهمان کار رو کرده بودم ، خوشحال تر بودم ، خوابِ خوشه. 0 16 حنا دروی 1404/4/31 شب بخیر توکیو آتسوهیرو یوشیدا 3.8 3 صفحۀ 68 خیلی ساده یک روز، دیگر به آنجا نیامد. 0 16 حنا دروی 1404/4/31 شب بخیر توکیو آتسوهیرو یوشیدا 3.8 3 صفحۀ 68 آدم ها موجوداتی دمدمی فراج اند و از ارتباطات انسانی همیشه گذرا هستند. 0 10 حنا دروی 1404/4/31 شب بخیر توکیو آتسوهیرو یوشیدا 3.8 3 صفحۀ 78 هروقت که مجبور باشی یه تقسیم مهم بگیری، آرزو می کنی که ای کاش وقت بیشتری داشتی. 0 12 حنا دروی 1404/4/31 شب بخیر توکیو آتسوهیرو یوشیدا 3.8 3 صفحۀ 87 نظریری من درآوردی او این بود که وقتی اشیا ساخته شده به دست آدمی خراب می شوند ، به شکل چیز دیگری دوباره متولد می شدند. 0 6 حنا دروی 1404/4/31 شب بخیر توکیو آتسوهیرو یوشیدا 3.8 3 صفحۀ 87 هر وقت چیزی که برای هدف خاصی ساخته شده بود، از کار می افتاد_و این مورد اکثر ابزارهایی که آدمی می ساخت، صدق می کرد_از آن کاربرد تحمیلی انسان ها رها شده بود و فقط پس از آن بود که آزاد می شد. 0 6 حنا دروی 1404/4/31 شب بخیر توکیو آتسوهیرو یوشیدا 3.8 3 صفحۀ 103 در هر رابطه ای ، چه بین والدین و فرزند و چه بین عاشقان یا حتی زوج های متعهد، اغلب زمانی پیش می آمد که یکی از طرفین می گفت از تظاهر کردن خسته شده است. 0 9 حنا دروی 1404/4/31 شب بخیر توکیو آتسوهیرو یوشیدا 3.8 3 صفحۀ 115 واژه زیبا نماد بود، نمادی که فرصت تجربه احساس واقعی را از فرد سلب میکرد. این واژه بسیار سهل الاستفاده بود، بسیار بیشکل بود و میتوانست افکار، برداشتها و احساسات آدمی را ببلعد و مهمترین عناصر را خالی از معنا جلوه دهد. 0 6 حنا دروی 1404/4/31 شب بخیر توکیو آتسوهیرو یوشیدا 3.8 3 صفحۀ 116 بنا به تجربه ی میسوکی چیزهای خاصی وجود داشتند که هرگونه توصیف درباره ی آن ها ناتمام و ناقص بود، چرا که هر نوع روایت شفاهی صرف نظر از اینکه چقدر هوشمندانه یا رندانه باشد، فقط باعث می شود که شکوهی وصف ناشدنی به سطحی ابتدایی و عملا مبتذل تقلیل پیدا کند. 0 9 حنا دروی 1404/4/31 شب بخیر توکیو آتسوهیرو یوشیدا 3.8 3 صفحۀ 133 من گاهی اوقات با خودم فکر میکنم که حقیقت دنیا این شکلی نیست. 0 10 حنا دروی 1404/4/31 شب بخیر توکیو آتسوهیرو یوشیدا 3.8 3 صفحۀ 160 رویای مشترک یکی از آن عبارتهای فن بیان عمیق بود. وقتی صحبت از فردی میشود که میخواهید تمام زندگی خود را با او شریک شوید، قطعاً داشتن یک رویای مشترک اهمیت زیادی دارد. 0 9 حنا دروی 1404/4/31 شب بخیر توکیو آتسوهیرو یوشیدا 3.8 3 صفحۀ 162 وقتی یک مثبت و یک منفی در مقدار برابر به یکدیگر برخورند، درجه خطای میان آنها به صفر کاهش پیدا میکند. وقتی کسی از یک سمت میآید و با یک نفر از سمت دیگر میآید رخ به رخ میشود، تعادل کامل به دست میآید. به عبارت دیگر، لازم نیست که آن دو نفر به یک سمت نگاه کنند. 0 9