بریده‌های کتاب عروسی

برای همین است که از خواستگاری خوشم نمی‌آید. دوندگی دارد: امروز نمی‌شود، فردا تشریف بیاورید، پس فردا هم یک فنجان دیگر، باز هم باید فکر کنیم. آن هم برای قضیه به این پیش پا افتادگی؛ معمای لاینحل که نیست.

خدا کسی را به درد عشق مبتلا نکند، نصیب دشمن آدم هم نشود..

اشرافزاده هم اگر مجبور شود، خوب کمرش را خم و راست می‌کند ...

خلاصه دختر دم‌بخت بودن هم مصیبتی است، تازه اگر عاشق هم باشی.