بریده‌های کتاب حرف هایی که کاش میگفتم

چرا همیشه من کسی هستم که دل شکسته رها می شود؟

هر اشک در چشمان من نام‌ تورا بر خودش دارد.

حتی اگر دلم را بشکنی و هزار تکه کنی هرگز درباره تو بدگویی نخواهم کرد.

مطمئن نیستم عشق چیست چون ذهنم قبلا مرا فریب داده اما اگر همان چیزی باشد که فکر می‌کنم، پس یعنی من عاشق تو هستم.

دور خودم خط می کشم و تظاهر می کنم حالم خوب است.

کاش میتوانستم زمان را متوقف کنم و تا ابد در این لحظه با تو باشم

دید جامعه به زیبایی، دیگر بر مبنای روح انسان نیست بلکه تمام توجه مردم به پستی و بلندی‌های بدن همدیگر است.

می گذارم به من آسیب بزنند و هیچ کاری نمی کنم که جلوی آنها را بگیرم.

بالا تر از همه تو تنها چیزی هستی که هرگز نمی‌خواهم از دستش بدهم. _اما از دستت دادم.

احتمال تو بیشتر از اینکه عاشق کسی باشی عاشق خاطراتی هستی که با او ساختی.

I was an ocean...full of depth and beauty but you were afraid of the sharks.

دقیقا به همان چیزی تبدیل شده‌ای که روزی می‌گفتی هرگز چنین نخواهی شد.

هرگز از تو متنفر نخواهم بود حتی اگر طوری رفتار کنم انگار از تو نفرت دارم.

من و تو جایی در سرنوشت همدیگر نداشتیم. حتی اگر خودمان می خواستیم که داشته باشیم.

عشق بیش از یک کلمه سه حرفی است.

من قبل از اینکه عاشق جیبت و بدنت باشم عاشق ذهن و روح تو شدم.

من از تو و هر تصمیمی که بگیری حمایت می‌کنم حتی اگر به معنای آسیب زدن به من باشد. هنوز دوستت دارم.

اگر برای دیگران زیادی از خودت مایه بگذاری در نهایت آنها انتظار زیادی از تو خواهند داشت و خودت را گم خواهی کرد.

کاش می توانستم زمان را متوقف کنم و تا ابد در این لحظه با تو باشم.

در تنهایی برای خودم ، با آهنگهای عاشقانه زمزمه می کنم.