بریده‌های کتاب جزیره

توی دنیا بین بد و خوب، بین نامهربون و مهربون تعادل برقراره، خوب‌ها و مهربون‌ها، با اینکه بمب‌ها و شمشیرهای زیادی ندارند، قوی‌ترین هستند.

این سوال مهمیه.چرا من توی این دنیا وجود دارم؟و جوابی نیست،ولی از آن سوالاتی‌ست که باید بار ها از خودمون بپرسیم

جنگ ابدی نسیت. صلح خواهد رسید. تمدن تاب خواهد آورد. ویرانگرها مغلوب خواهند شد. قلب انسان‌ها عشق خواهد ورزید و کامیاب خواهد شد.

به بچه‌ها یاد می‌دم حواسشون به بزرگ شدنشون باشه. اون‌ها حتی وقتی بزرگ شدن هم نباید دست از بچه بودنشون بردارند. اون‌ها هستند که باید دنیا رو متحول کنند.

به نظرم درسی که باید بگیریم اینه که هر روزمون رو جوری زندگی کنیم که انگار روز آخر زندگی‌مونه.

چند تا اتومبیل امروز تصادف کرده اند؟چند نفر به خاطر سرطان مرده اند؟و چرا ما فقط درباره ي چیز های بد حرف می‌زنیم؟

_ما همیشه دلتنگ کسی هستیم که دوستش داریم. +همیشه؟ _چون نمیتونیم همیشه با اون ها باشیم.حتی وقتی باهاشونیم دلمون براشون تنگ می‌شه،چون به لحظه ی رفتن و جدایی فکر می‌کنیم.