بریده‌های کتاب شش درنای سرخ

برای همه ما پیش می‌آید که گاهی خود را درگیر شرایطی چنان وحشتناک حس می‌کنیم که گویی از دست کسی هیچ کمکی برنخواهد آمد و گرچه دورمان پر از آدم است؛ اما حس تنهایی گریبانمان را می‌گیرد.

گرچه همه با این جمله معروف آشناییم که می‌گویند، یک دست صدا ندارد؛ اما گاهی خوب است بدانیم که یک دست، تنها چیزی است که می‌تواند تمام دنیا را به رعشه درآورد و همه را با خود همراه کند.

نوری رو پیدا کن که فانوس وجودت رو روشن کنه... و حتی وقتی که تاریکی دورت رو فرامی گیره اونو پیش خودت نگه‌دار. این‌جوری حتی قدرتمندترین باد هم نمیتونه شعله‌اش رو خاموش کنه.

نوری رو پیدا کن که فانوس وجودت رو روشن کنه...و حتی وقتی که تاریکی دورت رو فرا می گیره اونو پیش خودت نگه دار.اینجوری حتی قدرتمندترین باد هم نمیتونه شعله اش رو خاموش کنه.

[گاهی حقیقت، تلخ ترین زهریه که باید اونو سر بکشی]

گاهی تمام ما فقط نیازمند یک یادآوری کوچک هستیم تا بدانیم زندگی ما تنها و تنها به دست خودمان ساخته یا ویران خواهد شد.