بریده کتابهای وانیل و شکلاتمیترا مطلق1402/09/16وانیل و شکلاتازووا کاساتی مودینیانی4.02صفحۀ 4شرایط من مانند میلیونها زن دیگر است؛ همه ما قربانیان آگاهی هستیم و به امید فردای بهتر و معجزهای نشستیم که بتواند زندگی ما را دگرگون کند.04میترا مطلق1402/09/16وانیل و شکلاتازووا کاساتی مودینیانی4.02صفحۀ 67متوجه شدهام که موسیقی احتیاج به سکوت عمیق دارد، در حالی که در سر من هیاهویی جهنمی برپاست.020میترا مطلق1402/09/16وانیل و شکلاتازووا کاساتی مودینیانی4.02صفحۀ 513چه کسی به تو گفته که زندگی تفریحی دلپذیر است؟ مسلماً من که چنین حرفی نزدهام. اگر رنج نکشی، نمیتوانی بگویی زنده هستی.00میترا مطلق1402/09/16وانیل و شکلاتازووا کاساتی مودینیانی4.02صفحۀ 26عاقبت او هم باید به قدرت درمانگر اشکها پی میبرد.00میترا مطلق1402/09/16وانیل و شکلاتازووا کاساتی مودینیانی4.02صفحۀ 278پنلوپه همیشه او را اینطور تفسیر کرده بود: مردک زشت بی معنی، با نگاهی مشکوک. پن: توهین برازندهای بود و از ترکیب وصفیش خوشم اومد.02میترا مطلق1402/09/16وانیل و شکلاتازووا کاساتی مودینیانی4.02صفحۀ 5از تو با احساسی از آزادی دور میشوم.00میترا مطلق1402/09/16وانیل و شکلاتازووا کاساتی مودینیانی4.02صفحۀ 217از این انسانیت بیتفاوت و خوشحال، تنفری شدید در قلبش احساس نمود.01میترا مطلق1402/09/16وانیل و شکلاتازووا کاساتی مودینیانی4.02صفحۀ 56پول خوشبختی نمی آورد، در عوض مطمئناً در فراوانی میشود کمتر عذاب کشید.00میترا مطلق1402/09/16وانیل و شکلاتازووا کاساتی مودینیانی4.02صفحۀ 65بدترین مرض که برایش هیچ درمانی نیست، پیری است که با خود تنهایی میآورد.00میترا مطلق1402/09/16وانیل و شکلاتازووا کاساتی مودینیانی4.02صفحۀ 507مرگ هیچ دوستی ندارد.00میترا مطلق1402/09/16وانیل و شکلاتازووا کاساتی مودینیانی4.02صفحۀ 56+ فقط برایم کافی است که از من متنفر نباشی. - چقدر به این موضوع اهمیت میدهی! من حتی تو را نمیبینم چه برسد به اینکه از تو متنفر باشم!00میترا مطلق1402/09/16وانیل و شکلاتازووا کاساتی مودینیانی4.02صفحۀ 481هر بار که شخص عزیزی را از دست میدهم، گویا قسمتی از زندگیم برای همیشه میرود.03میترا مطلق1402/09/16وانیل و شکلاتازووا کاساتی مودینیانی4.02صفحۀ 293مورتیمر گفت: یک انسان بالغ خیانت نمیکند. رابطهای را که نمیخواهد قطع میکند و بعد رابطه دیگری را آغاز میکند.04میترا مطلق1402/09/16وانیل و شکلاتازووا کاساتی مودینیانی4.02صفحۀ 256پنلوپه از یخچال اتاقش یک قوطی کوکا کولا برداشته بود، نوشابهای که از آن خوشش نمیآمد اما کوچولویش عاشق آن بود. آن را باز کرده و جرعهای بزرگ از آن نوشیده و بعد نجوا کرده بود: تولدت مبارک کوچولوی راه دورم، از طرف این مامانِ بد که بینهایت دوستت دارد.01میترا مطلق1402/09/16وانیل و شکلاتازووا کاساتی مودینیانی4.02صفحۀ 94با این امید که بتوانی چیزهای بسیار خوشایندتری آن سوی پرچین بیابی.00میترا مطلق1402/09/16وانیل و شکلاتازووا کاساتی مودینیانی4.02صفحۀ 417برای تشکر به او تلفن کرده و گفته بود "هرگز فراموشت نمیکنم" اما این اجتناب ناپذیر بود، رابطهای به این قدرت برای تمام زندگی در قلب انسان باقی میماند.00میترا مطلق1402/09/16وانیل و شکلاتازووا کاساتی مودینیانی4.02صفحۀ 37پرفسور بریگانتی همیشه واضح صحبت میکرد و از همه مهمتر اینکه هرگز از کسی نمیپرسید که منظورش را فهمیده یا نه، بلکه میپرسید خودش خوب توضیح داده است یا نه؟00میترا مطلق1402/09/16وانیل و شکلاتازووا کاساتی مودینیانی4.02صفحۀ 113پارچه را به صورتش نزدیک کرد؛ با این امید که عطر بیست سالگی را از آن استشمام نماید. درعوض بوی نفتالین به مشامش خورد. از خود پرسید: چرا زمان تمام چیزهای خوبی را که میان یک زن و مرد اتفاق میافتد پاک میکند؟02میترا مطلق1402/09/16وانیل و شکلاتازووا کاساتی مودینیانی4.02صفحۀ 457دستورالعمل صریحی برای خوشبختی وجود ندارد. هر کس باید آن را به تنهایی و بدون ترس پیدا کند. زود باش جرئت داشته باش. مطمئنم که از پسش بر میآیی.00میترا مطلق1402/09/16وانیل و شکلاتازووا کاساتی مودینیانی4.02صفحۀ 170خدای بزرگ، اگر واقعا وجود داری قلبم را بخوان و به ترسهایم اهمیت نده.02
بریده کتابهای وانیل و شکلاتمیترا مطلق1402/09/16وانیل و شکلاتازووا کاساتی مودینیانی4.02صفحۀ 4شرایط من مانند میلیونها زن دیگر است؛ همه ما قربانیان آگاهی هستیم و به امید فردای بهتر و معجزهای نشستیم که بتواند زندگی ما را دگرگون کند.04میترا مطلق1402/09/16وانیل و شکلاتازووا کاساتی مودینیانی4.02صفحۀ 67متوجه شدهام که موسیقی احتیاج به سکوت عمیق دارد، در حالی که در سر من هیاهویی جهنمی برپاست.020میترا مطلق1402/09/16وانیل و شکلاتازووا کاساتی مودینیانی4.02صفحۀ 513چه کسی به تو گفته که زندگی تفریحی دلپذیر است؟ مسلماً من که چنین حرفی نزدهام. اگر رنج نکشی، نمیتوانی بگویی زنده هستی.00میترا مطلق1402/09/16وانیل و شکلاتازووا کاساتی مودینیانی4.02صفحۀ 26عاقبت او هم باید به قدرت درمانگر اشکها پی میبرد.00میترا مطلق1402/09/16وانیل و شکلاتازووا کاساتی مودینیانی4.02صفحۀ 278پنلوپه همیشه او را اینطور تفسیر کرده بود: مردک زشت بی معنی، با نگاهی مشکوک. پن: توهین برازندهای بود و از ترکیب وصفیش خوشم اومد.02میترا مطلق1402/09/16وانیل و شکلاتازووا کاساتی مودینیانی4.02صفحۀ 5از تو با احساسی از آزادی دور میشوم.00میترا مطلق1402/09/16وانیل و شکلاتازووا کاساتی مودینیانی4.02صفحۀ 217از این انسانیت بیتفاوت و خوشحال، تنفری شدید در قلبش احساس نمود.01میترا مطلق1402/09/16وانیل و شکلاتازووا کاساتی مودینیانی4.02صفحۀ 56پول خوشبختی نمی آورد، در عوض مطمئناً در فراوانی میشود کمتر عذاب کشید.00میترا مطلق1402/09/16وانیل و شکلاتازووا کاساتی مودینیانی4.02صفحۀ 65بدترین مرض که برایش هیچ درمانی نیست، پیری است که با خود تنهایی میآورد.00میترا مطلق1402/09/16وانیل و شکلاتازووا کاساتی مودینیانی4.02صفحۀ 507مرگ هیچ دوستی ندارد.00میترا مطلق1402/09/16وانیل و شکلاتازووا کاساتی مودینیانی4.02صفحۀ 56+ فقط برایم کافی است که از من متنفر نباشی. - چقدر به این موضوع اهمیت میدهی! من حتی تو را نمیبینم چه برسد به اینکه از تو متنفر باشم!00میترا مطلق1402/09/16وانیل و شکلاتازووا کاساتی مودینیانی4.02صفحۀ 481هر بار که شخص عزیزی را از دست میدهم، گویا قسمتی از زندگیم برای همیشه میرود.03میترا مطلق1402/09/16وانیل و شکلاتازووا کاساتی مودینیانی4.02صفحۀ 293مورتیمر گفت: یک انسان بالغ خیانت نمیکند. رابطهای را که نمیخواهد قطع میکند و بعد رابطه دیگری را آغاز میکند.04میترا مطلق1402/09/16وانیل و شکلاتازووا کاساتی مودینیانی4.02صفحۀ 256پنلوپه از یخچال اتاقش یک قوطی کوکا کولا برداشته بود، نوشابهای که از آن خوشش نمیآمد اما کوچولویش عاشق آن بود. آن را باز کرده و جرعهای بزرگ از آن نوشیده و بعد نجوا کرده بود: تولدت مبارک کوچولوی راه دورم، از طرف این مامانِ بد که بینهایت دوستت دارد.01میترا مطلق1402/09/16وانیل و شکلاتازووا کاساتی مودینیانی4.02صفحۀ 94با این امید که بتوانی چیزهای بسیار خوشایندتری آن سوی پرچین بیابی.00میترا مطلق1402/09/16وانیل و شکلاتازووا کاساتی مودینیانی4.02صفحۀ 417برای تشکر به او تلفن کرده و گفته بود "هرگز فراموشت نمیکنم" اما این اجتناب ناپذیر بود، رابطهای به این قدرت برای تمام زندگی در قلب انسان باقی میماند.00میترا مطلق1402/09/16وانیل و شکلاتازووا کاساتی مودینیانی4.02صفحۀ 37پرفسور بریگانتی همیشه واضح صحبت میکرد و از همه مهمتر اینکه هرگز از کسی نمیپرسید که منظورش را فهمیده یا نه، بلکه میپرسید خودش خوب توضیح داده است یا نه؟00میترا مطلق1402/09/16وانیل و شکلاتازووا کاساتی مودینیانی4.02صفحۀ 113پارچه را به صورتش نزدیک کرد؛ با این امید که عطر بیست سالگی را از آن استشمام نماید. درعوض بوی نفتالین به مشامش خورد. از خود پرسید: چرا زمان تمام چیزهای خوبی را که میان یک زن و مرد اتفاق میافتد پاک میکند؟02میترا مطلق1402/09/16وانیل و شکلاتازووا کاساتی مودینیانی4.02صفحۀ 457دستورالعمل صریحی برای خوشبختی وجود ندارد. هر کس باید آن را به تنهایی و بدون ترس پیدا کند. زود باش جرئت داشته باش. مطمئنم که از پسش بر میآیی.00میترا مطلق1402/09/16وانیل و شکلاتازووا کاساتی مودینیانی4.02صفحۀ 170خدای بزرگ، اگر واقعا وجود داری قلبم را بخوان و به ترسهایم اهمیت نده.02