بریدههای کتاب زاغ مقلد choobin 6 روز پیش زاغ مقلد سوزان کالینز 4.2 5 صفحۀ 93 به آرامی می چرخم و با کرسیدا مواجه می شوم.می گوید:کتنیس رئیس جمهور اسنو خواسته بمباران را زنده پخش کنند.بعد خودش حضور پیدا کرد تا بگوید او به این شیوه برای شورشی ها پیام می فرستد.تو چطور؟دلت میخواهد به شورشی ها چیزی بگویی؟میگویم:میخواهم به شورشی ها بگویم من زنده ام .همین جا توی منطقه هشت.جایی که کاپیتول همین الان یک بیمارستان پر از مرد و زن و بچه را بمباران کرده است.میخواهم به مردم بگویم که اگر حتی برای یک لحظه فکر کنید در صورت آتش بس کاپیتول با ما منصفانه برخورد خواهد کرد خودتان را گول می زنید.چون می دانید که آنها کی هستند و چکار می کنند. دستهایم بی اختیار باز می شوند ، انگار می خواهند کل وحشت و هراس اطرافم را نشان بدهم.《این کاری است که آنها می کنند و ما باید با آنها بجنگیم.》 حالا به سمت دوربین می روم و خشم و غضبم هدایتم می کند تا ادامه بدهم.《رئیسجمهور اسنو می گوید برایمان پیام می فرستد؟خب، من هم یک پیام برای او دارم؛می توانی شکنجه مان کنی،بمبارانمان کنی و منطقه هایمان را بسوزانی و با خاک یکسان کنی اما می دانی؟ اگر ما بسوزیم شما هم با ما خواهید سوخت.》 0 2 ماه آفرید 1403/6/9 بازی های گرسنگی زاغ مقلد سوزان کالینز 4.2 5 صفحۀ 112 به خودم می آیم و میبینم به آسمان چشم دوختم،تنها سقفی که باقی مانده... 1 10 ماه آفرید 1403/6/9 بازی های گرسنگی زاغ مقلد سوزان کالینز 4.2 5 صفحۀ 110 از آدم هایی که برای صلاحم به من دروغ میگویند حالم بهم میخورد چون واقعا بیشتر برای صلاح خودشان است تا من. 0 6 ماه آفرید 1403/6/12 بازی های گرسنگی زاغ مقلد سوزان کالینز 4.2 5 صفحۀ 392 of all the good things I've seen people do... 0 2 ماه آفرید 1403/6/12 بازی های گرسنگی زاغ مقلد سوزان کالینز 4.2 5 صفحۀ 336 دیگر نسبت به این هیولاهایی که اسمشان انسان است هیچ گونه احساس وفاداری و تعهدی ندارم، و متنفرم که خودم یکی از آنها هستم 0 12
بریدههای کتاب زاغ مقلد choobin 6 روز پیش زاغ مقلد سوزان کالینز 4.2 5 صفحۀ 93 به آرامی می چرخم و با کرسیدا مواجه می شوم.می گوید:کتنیس رئیس جمهور اسنو خواسته بمباران را زنده پخش کنند.بعد خودش حضور پیدا کرد تا بگوید او به این شیوه برای شورشی ها پیام می فرستد.تو چطور؟دلت میخواهد به شورشی ها چیزی بگویی؟میگویم:میخواهم به شورشی ها بگویم من زنده ام .همین جا توی منطقه هشت.جایی که کاپیتول همین الان یک بیمارستان پر از مرد و زن و بچه را بمباران کرده است.میخواهم به مردم بگویم که اگر حتی برای یک لحظه فکر کنید در صورت آتش بس کاپیتول با ما منصفانه برخورد خواهد کرد خودتان را گول می زنید.چون می دانید که آنها کی هستند و چکار می کنند. دستهایم بی اختیار باز می شوند ، انگار می خواهند کل وحشت و هراس اطرافم را نشان بدهم.《این کاری است که آنها می کنند و ما باید با آنها بجنگیم.》 حالا به سمت دوربین می روم و خشم و غضبم هدایتم می کند تا ادامه بدهم.《رئیسجمهور اسنو می گوید برایمان پیام می فرستد؟خب، من هم یک پیام برای او دارم؛می توانی شکنجه مان کنی،بمبارانمان کنی و منطقه هایمان را بسوزانی و با خاک یکسان کنی اما می دانی؟ اگر ما بسوزیم شما هم با ما خواهید سوخت.》 0 2 ماه آفرید 1403/6/9 بازی های گرسنگی زاغ مقلد سوزان کالینز 4.2 5 صفحۀ 112 به خودم می آیم و میبینم به آسمان چشم دوختم،تنها سقفی که باقی مانده... 1 10 ماه آفرید 1403/6/9 بازی های گرسنگی زاغ مقلد سوزان کالینز 4.2 5 صفحۀ 110 از آدم هایی که برای صلاحم به من دروغ میگویند حالم بهم میخورد چون واقعا بیشتر برای صلاح خودشان است تا من. 0 6 ماه آفرید 1403/6/12 بازی های گرسنگی زاغ مقلد سوزان کالینز 4.2 5 صفحۀ 392 of all the good things I've seen people do... 0 2 ماه آفرید 1403/6/12 بازی های گرسنگی زاغ مقلد سوزان کالینز 4.2 5 صفحۀ 336 دیگر نسبت به این هیولاهایی که اسمشان انسان است هیچ گونه احساس وفاداری و تعهدی ندارم، و متنفرم که خودم یکی از آنها هستم 0 12