بریده‌ای از کتاب مرگی بسیار آرام اثر سیمون دو بووار

homagharibi

homagharibi

5 روز پیش

بریدۀ کتاب

صفحۀ 20

مادرم برایم وجودی دائمی بودو لحظه‌ای فکر نمی‌کردم که در آینده نه‌چندان دور شاهد مرگش باشم. مرگ او در زمانی اساطیری به وقوع می‌پیوست، درست مثل تولدش. وقتی به خودم می‌گفتم او دیگر عمرش را کرده است، انگار کلماتی خالی از معنا بر زبان می‌آوردم، مثل بسیاری کلمات دیگر.

مادرم برایم وجودی دائمی بودو لحظه‌ای فکر نمی‌کردم که در آینده نه‌چندان دور شاهد مرگش باشم. مرگ او در زمانی اساطیری به وقوع می‌پیوست، درست مثل تولدش. وقتی به خودم می‌گفتم او دیگر عمرش را کرده است، انگار کلماتی خالی از معنا بر زبان می‌آوردم، مثل بسیاری کلمات دیگر.

11

3

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.