بریده‌ای از کتاب قلمرو خلافکاران اثر لی باردوگو

بریدۀ کتاب

صفحۀ 132

ون اک درحالیکه دستمالی را به صورتش می فشرد،گفت: _عوضی بی مقدار.هرزه‌ی بی مقدار.خودم با چکش هر دوتا پاتو خرد میکنم... _ادامه بده،ون اِک،تهدیدم کن.بگو‌که‌چقدر بی مقدارم.اگه بهم دست بزنی،کز برکر شکم زنت رو پاره میکمه و‌بچه‌ات رو بیرون میاره و از بالکن اکسچنج آویزون می‌کنه.

ون اک درحالیکه دستمالی را به صورتش می فشرد،گفت: _عوضی بی مقدار.هرزه‌ی بی مقدار.خودم با چکش هر دوتا پاتو خرد میکنم... _ادامه بده،ون اِک،تهدیدم کن.بگو‌که‌چقدر بی مقدارم.اگه بهم دست بزنی،کز برکر شکم زنت رو پاره میکمه و‌بچه‌ات رو بیرون میاره و از بالکن اکسچنج آویزون می‌کنه.

42

6

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.