بریده‌ای از کتاب افسانه های تبای اثر سوفوکلس

بریدۀ کتاب

صفحۀ 15

پاندورا تا به زمین رسید، از کنجکاوی دیوانه‌وار و عشقی که به دانستن داشت، به اغوای آتنه، الههٔ دانایی و خرد، در سبویی را که خدایان به وی هدیه داده بودند گشود. رنج‌های هول‌انگیز از آن گریختند و زمین ما را فراگرفتند. تنها امید در سبو ماند.

پاندورا تا به زمین رسید، از کنجکاوی دیوانه‌وار و عشقی که به دانستن داشت، به اغوای آتنه، الههٔ دانایی و خرد، در سبویی را که خدایان به وی هدیه داده بودند گشود. رنج‌های هول‌انگیز از آن گریختند و زمین ما را فراگرفتند. تنها امید در سبو ماند.

6

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.