بریده‌ای از کتاب اعتراف اثر لی یف نیکالایویچ تولستوی

فاطیما

فاطیما

5 روز پیش

بریدۀ کتاب

صفحۀ 116

در آن زمان، در روسیه، جنگ رخ‌داد. روس‌ها به‌نام عشق مسیحی به کشتن برادران خود پرداختند. نمی‌شد به این موضوع فکر نکرد. نمی‌شد چشم بر آن بست که قتل، شری است در تضاد با نخستین بنیادهای هر مذهبی. ولی به‌جای آن، در کلیساها برای نجات جنگجویان دعا می‌کردند و آموزگاران ایمان، این قتل را عملی برآمده از ایمان می‌دانستند. و فقط هم قتل در میدان جنگ نبود، بلکه بسیاری هم در زمان آشوب‌های پس از جنگ کشته می‌شدند، و من اهل کلیسا را می‌دیدم، آموزگاران آن، راهبان و ریاضت‌طلبان را، که قتل نوجوانان گمراه و بی‌دفاع را تأیید می‌کردند.

در آن زمان، در روسیه، جنگ رخ‌داد. روس‌ها به‌نام عشق مسیحی به کشتن برادران خود پرداختند. نمی‌شد به این موضوع فکر نکرد. نمی‌شد چشم بر آن بست که قتل، شری است در تضاد با نخستین بنیادهای هر مذهبی. ولی به‌جای آن، در کلیساها برای نجات جنگجویان دعا می‌کردند و آموزگاران ایمان، این قتل را عملی برآمده از ایمان می‌دانستند. و فقط هم قتل در میدان جنگ نبود، بلکه بسیاری هم در زمان آشوب‌های پس از جنگ کشته می‌شدند، و من اهل کلیسا را می‌دیدم، آموزگاران آن، راهبان و ریاضت‌طلبان را، که قتل نوجوانان گمراه و بی‌دفاع را تأیید می‌کردند.

17

2

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.