بریدۀ کتاب

مهدیار

مهدیار

1402/11/29

خاطرات صددرصد واقعی یک سرخپوست پاره وقت
بریدۀ کتاب

صفحۀ 266

فقیر بودن چیز خیلی گندی است. این‌هم که آدم احساس کند یک‌جورهایی حقش است فقیر و بیچاره باشد گند است. آدم یواش‌یواش باورش می‌شود به خاطر این زشت و کودن است که سرخ‌پوست است. و حالا که سرخ‌پوست است باید قبول کند سرنوشتش این است که فقیر باشد. دورِ زشت و باطلی است. کاریش هم نمی‌شود کرد. فقر نه به آدم قوت و قدرت می‌دهد، نه درس استقامت. فقر فقط به آدم یاد می‌دهد چه طور فقیر بماند.

فقیر بودن چیز خیلی گندی است. این‌هم که آدم احساس کند یک‌جورهایی حقش است فقیر و بیچاره باشد گند است. آدم یواش‌یواش باورش می‌شود به خاطر این زشت و کودن است که سرخ‌پوست است. و حالا که سرخ‌پوست است باید قبول کند سرنوشتش این است که فقیر باشد. دورِ زشت و باطلی است. کاریش هم نمی‌شود کرد. فقر نه به آدم قوت و قدرت می‌دهد، نه درس استقامت. فقر فقط به آدم یاد می‌دهد چه طور فقیر بماند.

2

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.