بریده‌ای از کتاب انسان در جستجوی خویشتن اثر می رولو

بریدۀ کتاب

صفحۀ 29

کسی که در دل نمی‌داند چه می‌خواهد و در مورد امور زندگی چه احساسی دارد وقتی با تغییرات بزرگ و تکان دهنده در زندگی شخصی و اجتماعی روبه‌رو می‌شود متوجه می‌شود که خواست‌ها و هدف‌های عادت شده و معمولش برای امنیت خاطر و جهت دادن به زندگیش کارساز نیستند. در چنین حالی او خود را از درون تهی احساس می‌کند و در مقابله با در هم ریختگی‌ها و سردرگمی‌های جامعه احساس خطر می‌نماید و واکنش طبیعی‌اش این خواهد بود که به دیگران روی بیاورد؛ به این امید که دیگران او را در یافتن راه و جهت زندگی یاری کنند و یا لااقل به او بفهمانند که در رویارویی با مشکلاتش تنها نیست . بنابراین باید گفت " تهی بودن" و "تنها بودن" دو مرحله یا دو روی یک فرایند هستند، فرایند احساس اضطراب و نگرانی.

کسی که در دل نمی‌داند چه می‌خواهد و در مورد امور زندگی چه احساسی دارد وقتی با تغییرات بزرگ و تکان دهنده در زندگی شخصی و اجتماعی روبه‌رو می‌شود متوجه می‌شود که خواست‌ها و هدف‌های عادت شده و معمولش برای امنیت خاطر و جهت دادن به زندگیش کارساز نیستند. در چنین حالی او خود را از درون تهی احساس می‌کند و در مقابله با در هم ریختگی‌ها و سردرگمی‌های جامعه احساس خطر می‌نماید و واکنش طبیعی‌اش این خواهد بود که به دیگران روی بیاورد؛ به این امید که دیگران او را در یافتن راه و جهت زندگی یاری کنند و یا لااقل به او بفهمانند که در رویارویی با مشکلاتش تنها نیست . بنابراین باید گفت " تهی بودن" و "تنها بودن" دو مرحله یا دو روی یک فرایند هستند، فرایند احساس اضطراب و نگرانی.

10

2

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.