بریده‌ای از کتاب گتسبی بزرگ اثر اف. اسکات فیتزجرالد

بریدۀ کتاب

صفحۀ 103

در مدتی که دی زی حرف می‌زد افسره طوری بهش نگاه می‌کرد که هر دختری دلش می‌خواد یه مردی یه وقتی تو زندگی نگاش بکنه، و چون به نظرم خیلی رمانتیک اومد فراموشش نکردم.

در مدتی که دی زی حرف می‌زد افسره طوری بهش نگاه می‌کرد که هر دختری دلش می‌خواد یه مردی یه وقتی تو زندگی نگاش بکنه، و چون به نظرم خیلی رمانتیک اومد فراموشش نکردم.

3

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.