بریدهای از کتاب Even Angels Ask: A Journey to Islam in America اثر Jeffrey Lang
1402/9/23
صفحۀ 22
The language of the Qur'an would have to be that of the prophet's milieu and reflect the intellectual, religious, social, and material customs of the seventh-century Arabs. But if the essential massage is universal, then it must transcend the very language and culture that was the vehicle of revelation. Since a community language grows with and out of its experiences, how then are realities outside that experience communicated? There appeares to be only one avenue: through the employment of allegory, that is the expression of truth through symbolic figures and actions or, as the famous Qur'an exegete Zamakhshari put it, "a parabolic illustration, by means of something which we know from our experience, of something that is beyond the reach of our perception." ترجمه: زبان قرآن ناگزیر باید به زبان جامعه پیامبر و منعکسکننده فرهنگ عقلی، دینی، اجتماعی اعراب قرن هفتم باشه. اما اگر پیام اصلی، عمومی و فراگیر باشه باید از زبان و فرهنگ به خصوصی که وسیله وحیه، فراتر بره. از اون جایی که زبان یک جامعه با تجربیات جامعه رشد میکنه، چطور واقعیاتی فراتر از اون تجربیات میتونن با همون زبان منتقل بشن؟ به نظر میرسه فقط یک راه وجود داشته باشه: با به کارگیریِ تمثیل به معنای بیان حقایق از طریق افراد و اعمال نمادین یا همون طور که مفسر معروف، زمخشری گفته: با یک حکایت تمثیلی از مسائل فراتر از درک ما با استفاده از چیزهایی که از تجربیاتمون میدونیم.
The language of the Qur'an would have to be that of the prophet's milieu and reflect the intellectual, religious, social, and material customs of the seventh-century Arabs. But if the essential massage is universal, then it must transcend the very language and culture that was the vehicle of revelation. Since a community language grows with and out of its experiences, how then are realities outside that experience communicated? There appeares to be only one avenue: through the employment of allegory, that is the expression of truth through symbolic figures and actions or, as the famous Qur'an exegete Zamakhshari put it, "a parabolic illustration, by means of something which we know from our experience, of something that is beyond the reach of our perception." ترجمه: زبان قرآن ناگزیر باید به زبان جامعه پیامبر و منعکسکننده فرهنگ عقلی، دینی، اجتماعی اعراب قرن هفتم باشه. اما اگر پیام اصلی، عمومی و فراگیر باشه باید از زبان و فرهنگ به خصوصی که وسیله وحیه، فراتر بره. از اون جایی که زبان یک جامعه با تجربیات جامعه رشد میکنه، چطور واقعیاتی فراتر از اون تجربیات میتونن با همون زبان منتقل بشن؟ به نظر میرسه فقط یک راه وجود داشته باشه: با به کارگیریِ تمثیل به معنای بیان حقایق از طریق افراد و اعمال نمادین یا همون طور که مفسر معروف، زمخشری گفته: با یک حکایت تمثیلی از مسائل فراتر از درک ما با استفاده از چیزهایی که از تجربیاتمون میدونیم.
نظرات
1402/9/23
مثالی که میزنه خیلی جالبه و چون طولانیه و نمیخوام تو بریدهها بذارمش همین جا میگم 😅 میگه مثلا قرآن تو آیهای میگه هیچ کس نمیدونه چه چیزهای فوقالعادهای به عنوان پاداش در بهشت بهشون داده میشه با این حال تصاویر حسی زیادی از بهشت توصیف میکنه که با تصورات معاصران محمد منطبقه. یک نفر از آلاسکا ممکنه به جای توصیفات مکانهای خنک بهشت، آفتاب و گرما رو ترجیح بده. یا زیبارویان نیمه برهنه رو به حوریها ترجیح بده. و این نشون میده این توصیفات مثالیه. یا باز تو قرآن گفته که خداوند شبیهی ندارد و هیچ چیز شبیه او نیست، با این حال میبینیم که یه سری صفات انسانی مثل بخشش یا خشم و غضب یا گفتوگو کردن با خدا تو قرآن اومده.
2
1402/9/23
ایشون هم به نظر میرسه در دام تفسیرهای عجیب و غریب مثل تشبیهات افتادند. (مثل جناب نیوتن!)حالا از کجا بفهمیم کدوم قسمت تشبیهه و کدوم قسمت نیست؟ شاید بهتر بود اینجور کتابها به زبانی واضح و روشن نوشته میشدند تا انقدر نیاز به تفسیرهای جورواجور نباشه. تفسیر هم طبیعتا نظر و برداشت مفسره تحت تاثیره علم و سواد و شخصیتش نه لزوما نظر کتاب اصلی. به نظرم بهترین ترجمه، ترجمه ایه که نزدیک باشه به درک و فهم و فرهنگ و زمان نگارش کتاب.
0
1402/9/23
زبان واضح و روشن رو باهاتون موافقم، ولی از اون جایی که قرار بوده این کتاب هم برای ما باشه هم برای عرب هزار و چهارصد سال پیش که عقبترین تمدن بشری بودن، کار سخت میشه.
1
روشنا
1402/9/23
2