بریدۀ کتاب

جاذبه و دافعه علی (ع)
بریدۀ کتاب

صفحۀ 41

مردی است از دوستان امیرالمؤمنین، بافضیلت و با ایمان. متأسفانه از وی لغزشی انجام گرفت و بایست حد بر وی جاری گردد. امیرالمؤمنین پنجه‌ی راستش را برید و سپس مرد آن را به دست چپ گرفت. قطرات خون می چکید و او می رفت. ابن الكواء خارجی آشوبگر، خواست از این جریان به نفع حزب خود و علیه علی (ع) استفاده کند. با قیافه ای ترحم آمیز جلو رفت و گفت: دستت را کی برید؟ گفت: پنجه ام را برید سید جانشینان پیامبران، پیشوای سفیدرویان قیامت، ذی حق ترین مردم نسبت به مؤمنان، علی بن ابی طالب، امام هدایت... پیشتاز بهشت‌های نعمت، مبارز شجاعان، انتقام گیرنده از جهالت پیشگان، بخشنده زکات، رهبر راه رشد و کمال، گوینده گفتار راستین و صواب و شجاعْ مکیِ بزرگوار و باوفا. ابن الكواء گفت وای بر تو! دستت را می برد و اینچنین ثنایش می گویی؟! گفت: چرا ثنایش نگویم و حال اینکه دوستی اش با گوشت و خونم در آمیخته است؟! به خدا سوگند که نبرید دستم را جـز بـه حقی که خداوند قرار داده است.

مردی است از دوستان امیرالمؤمنین، بافضیلت و با ایمان. متأسفانه از وی لغزشی انجام گرفت و بایست حد بر وی جاری گردد. امیرالمؤمنین پنجه‌ی راستش را برید و سپس مرد آن را به دست چپ گرفت. قطرات خون می چکید و او می رفت. ابن الكواء خارجی آشوبگر، خواست از این جریان به نفع حزب خود و علیه علی (ع) استفاده کند. با قیافه ای ترحم آمیز جلو رفت و گفت: دستت را کی برید؟ گفت: پنجه ام را برید سید جانشینان پیامبران، پیشوای سفیدرویان قیامت، ذی حق ترین مردم نسبت به مؤمنان، علی بن ابی طالب، امام هدایت... پیشتاز بهشت‌های نعمت، مبارز شجاعان، انتقام گیرنده از جهالت پیشگان، بخشنده زکات، رهبر راه رشد و کمال، گوینده گفتار راستین و صواب و شجاعْ مکیِ بزرگوار و باوفا. ابن الكواء گفت وای بر تو! دستت را می برد و اینچنین ثنایش می گویی؟! گفت: چرا ثنایش نگویم و حال اینکه دوستی اش با گوشت و خونم در آمیخته است؟! به خدا سوگند که نبرید دستم را جـز بـه حقی که خداوند قرار داده است.

2

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.