بریدهای از کتاب همه می میرند اثر سیمون دو بووار
1404/5/20
صفحۀ 8
کاش من دو نفر بودم؛ یکی حرف می زد و یکی دیگر گوش می داد، یکی زندگی می کرد و آن یکی به تماشای او می نشست. چه خوب می توانستم خودم را دوست داشته باشم! دیگر به هیچکس غبطه نمی خوردم.
کاش من دو نفر بودم؛ یکی حرف می زد و یکی دیگر گوش می داد، یکی زندگی می کرد و آن یکی به تماشای او می نشست. چه خوب می توانستم خودم را دوست داشته باشم! دیگر به هیچکس غبطه نمی خوردم.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.