بریده‌ای از کتاب همه می میرند اثر سیمون دو بووار

بریدۀ کتاب

صفحۀ 8

کاش من دو نفر بودم؛ یکی حرف می زد و یکی دیگر گوش می داد، یکی زندگی می کرد و آن یکی به تماشای او می نشست. چه خوب می توانستم خودم را دوست داشته باشم! دیگر به هیچکس غبطه نمی خوردم.

کاش من دو نفر بودم؛ یکی حرف می زد و یکی دیگر گوش می داد، یکی زندگی می کرد و آن یکی به تماشای او می نشست. چه خوب می توانستم خودم را دوست داشته باشم! دیگر به هیچکس غبطه نمی خوردم.

36

12

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.