بریده‌ای از کتاب به صرف قهوه و پیتا؛ سفرنامه و عکس های بوسنی و هرزگوین اثر معصومه صفایی راد

رضا میلانلویی

رضا میلانلویی

1403/3/30 - 13:43

بریدۀ کتاب

صفحۀ 112

خانمی تعریف می کرد که مثلا من میدانم معلم مدرسه نوه ام توی جنگ فلانی را کشته و فلان اداره و مدیرش هم همین طور و آن یکی همسایه مان چه قتلی کرده.من مریض که می شوم بیمارستان نمی روم.چون دکتر آنجا قاتل است.صد تا دزد به خانه آدم بزند،سراغ پلیسی می رود که خودش متجاوز است؟!

خانمی تعریف می کرد که مثلا من میدانم معلم مدرسه نوه ام توی جنگ فلانی را کشته و فلان اداره و مدیرش هم همین طور و آن یکی همسایه مان چه قتلی کرده.من مریض که می شوم بیمارستان نمی روم.چون دکتر آنجا قاتل است.صد تا دزد به خانه آدم بزند،سراغ پلیسی می رود که خودش متجاوز است؟!

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.