بریده‌ای از کتاب سمفونی مردگان اثر عباس معروفی

پانته آ 🍃

پانته آ 🍃

3 روز پیش

بریدۀ کتاب

صفحۀ 231

نفسش بوی باد می داد، بوی باران. خنک بود. و دهانش بوی چوب می داد. و من یکباره میان دست هاش شعله ور می شدم.

نفسش بوی باد می داد، بوی باران. خنک بود. و دهانش بوی چوب می داد. و من یکباره میان دست هاش شعله ور می شدم.

2

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.