بریده‌ای از کتاب شرح الف خمیده اثر لیلا مهدوی

بریدۀ کتاب

صفحۀ 26

درد هر لحظه بر جسمم بیشتر وارد می شد اما روحم هیچ دردی از زاییدن احساس نمی کرد. شک نداشت که زمان آبستن اتفاقی مهم است. ندایی مثل الهام می گفت که «از لحظه لحظۀ این درد لذت ببر خدیجه! کمال تو این است که این دختر را به دنیا بیاوری.» . . .

درد هر لحظه بر جسمم بیشتر وارد می شد اما روحم هیچ دردی از زاییدن احساس نمی کرد. شک نداشت که زمان آبستن اتفاقی مهم است. ندایی مثل الهام می گفت که «از لحظه لحظۀ این درد لذت ببر خدیجه! کمال تو این است که این دختر را به دنیا بیاوری.» . . .

24

7

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.