بریدهای از کتاب امنیت و دو داستان دیگر اثر آریل دورفمن
1404/1/25
صفحۀ 18
صدای سرباز آمده و رفته بود. درست مثل آوازی که پدرش خوانده بود و خواندنش شب و روز ممنوع بود و باید از یاد میرفت و فراموش میشد، اینجا چند لحظه جان گرفت و بعد در پرتگاه ناپدید شد، آهنگی که نباید میبود و نباید به یاد میماند، نباید تکرار میشد و به یادش میآمد، باید چنین میشد.
صدای سرباز آمده و رفته بود. درست مثل آوازی که پدرش خوانده بود و خواندنش شب و روز ممنوع بود و باید از یاد میرفت و فراموش میشد، اینجا چند لحظه جان گرفت و بعد در پرتگاه ناپدید شد، آهنگی که نباید میبود و نباید به یاد میماند، نباید تکرار میشد و به یادش میآمد، باید چنین میشد.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.