بریده‌ای از کتاب به زبان مادری گریه می کنیم اثر فابیو مورابیتو

بریدۀ کتاب

صفحۀ 146

من پنجره‌های دوجداره را دوست دارم، همان‌قدر که داستان را. و آن خلأ ناب، آن انقطاع و گسست از غوغای جهان که با بستن پنجره‌ای دوجداره به دست می‌آید را در داستان هم می‌یابم. ما نویسنده‌ها مثل غواص‌هاییم. نوشتن -که حتی وقتی غیرداستانی به نظر می‌رسد، داستانی است- سکوت و غور در اعماق را آفریده است. وقتی پنجره‌ای دوجداره را می‌بندیم باغچه‌ای متولد می‌شود.

من پنجره‌های دوجداره را دوست دارم، همان‌قدر که داستان را. و آن خلأ ناب، آن انقطاع و گسست از غوغای جهان که با بستن پنجره‌ای دوجداره به دست می‌آید را در داستان هم می‌یابم. ما نویسنده‌ها مثل غواص‌هاییم. نوشتن -که حتی وقتی غیرداستانی به نظر می‌رسد، داستانی است- سکوت و غور در اعماق را آفریده است. وقتی پنجره‌ای دوجداره را می‌بندیم باغچه‌ای متولد می‌شود.

14

2

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.