بریدۀ کتاب
1403/2/25
صفحۀ 177
- پورتوگا! - هوم… - میدانی، دلم میخواست همیشه پیش تو میماندم. - چرا؟ - برای این که تو مهربانترین آدم دنیا هستی. وقتی پیش تو هستم، بهانه به دست کسی نمیدهم و ضمنا احساس میکنم که «اشعهای از خورشید، قلبم را غرق در سعادت میکند».
- پورتوگا! - هوم… - میدانی، دلم میخواست همیشه پیش تو میماندم. - چرا؟ - برای این که تو مهربانترین آدم دنیا هستی. وقتی پیش تو هستم، بهانه به دست کسی نمیدهم و ضمنا احساس میکنم که «اشعهای از خورشید، قلبم را غرق در سعادت میکند».
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.