بریدهای از کتاب تابستان مرگ و معجزه اثر ویلیام کنت کروگر
1402/5/6
صفحۀ 344
پیش از این به مراسم بزرگداشت رفته بودم. از آن موقع به بعد هم بارها رفتم و درک کردم که مراسم و آیینهایی که با مرگ میآیند، ارزش بسیار دارند. خداحافظی کردن سخت است و تنهایی خداحافظی کردن تقریباً غیرممکن. مراسم و آیینها حکم نردههایی را دارند که به آنها متوسل میشویم، همه با هم، و همین مراسم است که نمیگذارد پشتمان خم شود، و تا وقتی سیاهترینِ زمانها بگذرد ما را کنار هم نگه میدارد.
پیش از این به مراسم بزرگداشت رفته بودم. از آن موقع به بعد هم بارها رفتم و درک کردم که مراسم و آیینهایی که با مرگ میآیند، ارزش بسیار دارند. خداحافظی کردن سخت است و تنهایی خداحافظی کردن تقریباً غیرممکن. مراسم و آیینها حکم نردههایی را دارند که به آنها متوسل میشویم، همه با هم، و همین مراسم است که نمیگذارد پشتمان خم شود، و تا وقتی سیاهترینِ زمانها بگذرد ما را کنار هم نگه میدارد.
معصومه توکلی
1402/5/6
0