بریده‌ای از کتاب ما دروغگو بودیم اثر امیلی لاک هارت

بریدۀ کتاب

صفحۀ 124

-بعد تو چیکار می‌کنی؟ وقتی اینطوری می‌شه؟ -هیچی. دراز می‌کشم و صبر می‌کنم و بارها و بارها به خودم یادآوردی می‌کنم که تا ابد طول نمی‌کشه،که یه روز دیگه‌ای می‌آد و روزهای دیگه بعد از اون. یکی از اون روزها بلند می‌شم و صبحونه می‌خورم و احساس خوب بودن می‌کنم.

-بعد تو چیکار می‌کنی؟ وقتی اینطوری می‌شه؟ -هیچی. دراز می‌کشم و صبر می‌کنم و بارها و بارها به خودم یادآوردی می‌کنم که تا ابد طول نمی‌کشه،که یه روز دیگه‌ای می‌آد و روزهای دیگه بعد از اون. یکی از اون روزها بلند می‌شم و صبحونه می‌خورم و احساس خوب بودن می‌کنم.

8

2

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.