بریده‌ای از کتاب نجواگر اثر الکس نورث

بریدۀ کتاب

صفحۀ 262

خوبی خوابیدن همین بود انگار چیزها را پاک می کرد. دعواها، نگرانی ها و همه چیز را می شست. ممکن است درباره چیزی وحشت زده و ناراحت باشی و فکر کنی خوابیدن غیر ممکن است، اما بالاخره خوابت می برد و وقتی صبح بیدار میشوی آن احساس برای مدتی از بین رفته است. درست مثل توفانی که میانه های شب می آید و میگذرد

خوبی خوابیدن همین بود انگار چیزها را پاک می کرد. دعواها، نگرانی ها و همه چیز را می شست. ممکن است درباره چیزی وحشت زده و ناراحت باشی و فکر کنی خوابیدن غیر ممکن است، اما بالاخره خوابت می برد و وقتی صبح بیدار میشوی آن احساس برای مدتی از بین رفته است. درست مثل توفانی که میانه های شب می آید و میگذرد

27

7

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.