بریدۀ کتاب
1403/8/10
3.2
33
صفحۀ 148
بهترین قسمت های زندگی اوقاتی بودند که هیچکار نکردهای و نشستهای و درباره زندگی فکر کردهای. منظورم این است که مثلا میفهمی که همهچیز بیمعناست. بعد به این نتیجه میرسی که خیلی هم نمیتواند بیمعنا باشد. چون تو میدانی که بیمعناست و همین آگاهی تو از بیمعنا بودن تقریبا معنایی به آن میدهد. میدانی منظورم چیست؟ بدبینی خوشبینانه.
بهترین قسمت های زندگی اوقاتی بودند که هیچکار نکردهای و نشستهای و درباره زندگی فکر کردهای. منظورم این است که مثلا میفهمی که همهچیز بیمعناست. بعد به این نتیجه میرسی که خیلی هم نمیتواند بیمعنا باشد. چون تو میدانی که بیمعناست و همین آگاهی تو از بیمعنا بودن تقریبا معنایی به آن میدهد. میدانی منظورم چیست؟ بدبینی خوشبینانه.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.