بریده‌ای از کتاب آیسخولوس: مجموعه آثار اثر آیسخلوس

محدثه حسنی

محدثه حسنی

7 روز پیش

بریدۀ کتاب

صفحۀ 207

آنکس که راهِ داد با رای خود پذیرد، هر دانه ای که کشت تا جاودان بماند. اما آن ناخدا که کشتی آکنده از کالای شر دارد، طوفان دریا بادبانش را فرو گیرد. آن‌گاه تا از غرقابِ هول‌آور برون آید فریادی از جان برمی‌دارد و از این و آن یاری می‌جوید اما نه کس به یاری‌اش برمی‌خیزد و نه کس فریادش را پاسخ می‌گوید. باری گم گشته‌ای چنین نه باری به ساحل ایمن می‌رساند نه زی‌بندر اشنا باز می‌آید.

آنکس که راهِ داد با رای خود پذیرد، هر دانه ای که کشت تا جاودان بماند. اما آن ناخدا که کشتی آکنده از کالای شر دارد، طوفان دریا بادبانش را فرو گیرد. آن‌گاه تا از غرقابِ هول‌آور برون آید فریادی از جان برمی‌دارد و از این و آن یاری می‌جوید اما نه کس به یاری‌اش برمی‌خیزد و نه کس فریادش را پاسخ می‌گوید. باری گم گشته‌ای چنین نه باری به ساحل ایمن می‌رساند نه زی‌بندر اشنا باز می‌آید.

56

7

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.