بریده‌ای از کتاب دریای خون اثر فرزانه کریمی

Mehrbod

Mehrbod

1403/12/22

بریدۀ کتاب

صفحۀ 147

ما همیشه در همان جاده‌ای سفر می‌کنیم و پیش می‌رویم که باید برویم. شاید فکر کنی راهت را گم کرده‌ای ، اما هیچ کس هرگز پایش را از جاده‌ی سرنوشت بیرون نمی‌گذارد. تردیدها همیشه در انتظارت هستند. بپذیرشان و با آنها کنار بیا تا راهت را _ راهی را که سرنوشت از تو انتظار دارد پی بگیری _ پیدا کنی.

ما همیشه در همان جاده‌ای سفر می‌کنیم و پیش می‌رویم که باید برویم. شاید فکر کنی راهت را گم کرده‌ای ، اما هیچ کس هرگز پایش را از جاده‌ی سرنوشت بیرون نمی‌گذارد. تردیدها همیشه در انتظارت هستند. بپذیرشان و با آنها کنار بیا تا راهت را _ راهی را که سرنوشت از تو انتظار دارد پی بگیری _ پیدا کنی.

5

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.