بریدۀ کتاب

روشنا

1403/6/4

تراژدی های کوچک
بریدۀ کتاب

صفحۀ 12

آلبر: مزخرف می‌گویی یهودی لعنتی. سی سالِ دیگر من پنجاه‌ساله می‌شوم؛ آن‌وقت دیگر پول به چه دردم می‌خورد؟ یهودی: پول؟ پول همیشه، در هر سنی به درد ما می‌خورد؛ پول برای جوان در حکم خادم وفاداری است که مرتب این‌طرف و آن‌طرف فرستاده می‌شود. ولی آدم پیر در پول دوستی قابل اعتماد می‌بیند و آن را مانند تخم چشم حفظ می‌کند.

آلبر: مزخرف می‌گویی یهودی لعنتی. سی سالِ دیگر من پنجاه‌ساله می‌شوم؛ آن‌وقت دیگر پول به چه دردم می‌خورد؟ یهودی: پول؟ پول همیشه، در هر سنی به درد ما می‌خورد؛ پول برای جوان در حکم خادم وفاداری است که مرتب این‌طرف و آن‌طرف فرستاده می‌شود. ولی آدم پیر در پول دوستی قابل اعتماد می‌بیند و آن را مانند تخم چشم حفظ می‌کند.

136

14

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.