بریدۀ کتاب
1403/4/27
صفحۀ 226
عمر سعد عروة ابن قیس احمسی را سوی حسین فرستاد و گفت:« نزد او رو و بپرس برای چه اینجا آمدی و چه خواهی؟» و عروه از آن کسان بود که نامه نوشته بود: شرم داشت از رفتن. پس ابن سعد از دیگررؤسای لشکر همین خواست: آنها نیز نامه نوشته بودند و همه تن زدند و کراهت نمودند.
عمر سعد عروة ابن قیس احمسی را سوی حسین فرستاد و گفت:« نزد او رو و بپرس برای چه اینجا آمدی و چه خواهی؟» و عروه از آن کسان بود که نامه نوشته بود: شرم داشت از رفتن. پس ابن سعد از دیگررؤسای لشکر همین خواست: آنها نیز نامه نوشته بودند و همه تن زدند و کراهت نمودند.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.