بریدهای از کتاب مسئولیت و سازندگی اثر علی صفایی حائری
1404/3/20
صفحۀ 117
به علی گفتند: «بِمَ نِلتَ بما نِلتَ؟» «از چه به این همه رسیدی؟» «قال: کنتُ بوّاباً علی بابِ قلبی.» «گفت: من دروازه بان دلم بودم.» به کسی راه میدادم و به چیزی راه میدادم که مرا بارور کند نه اینکه از من بکاهد و مرا مصرف کند. میزان، روش ها و کلیدهای ما برای دروازه مغز و قلبمون چیه؟
به علی گفتند: «بِمَ نِلتَ بما نِلتَ؟» «از چه به این همه رسیدی؟» «قال: کنتُ بوّاباً علی بابِ قلبی.» «گفت: من دروازه بان دلم بودم.» به کسی راه میدادم و به چیزی راه میدادم که مرا بارور کند نه اینکه از من بکاهد و مرا مصرف کند. میزان، روش ها و کلیدهای ما برای دروازه مغز و قلبمون چیه؟
(0/1000)
فاطمه پاو
1404/4/7
0