بریدۀ کتاب

بریدۀ کتاب

صفحۀ 280

گفت: «گفتم بیام اینجا و ببینم کاری از دستم برایتان برمی‌آید یا نه. با آرامش به صراحت گفت: «یک کار از دستتان برمی‌آید، با من ازدواج میکنید؟»

گفت: «گفتم بیام اینجا و ببینم کاری از دستم برایتان برمی‌آید یا نه. با آرامش به صراحت گفت: «یک کار از دستتان برمی‌آید، با من ازدواج میکنید؟»

19

(0/1000)

نظرات

اوهوو!😂
1

0

آره دیگه محمدهادی....
باید بشینیم تا بیاد پیشنهاد ازدواج بده 😂😂😂😂😂
همه مث تو خوش شانس نیستن کههههه 😂😂😁😁😁 

0

اخ..اخ...
دیدین گفتم صبر کنید...
1

0

دیدی از همونجا ردش زدم و تا ته ماجرا رو گرفتم 😁😁😁🥲🥹 

0